یک کارشناس صنایع دستی با اشاره به اینکه در حوزه صنایع دستی تاکید، بیشتر بر شوآف است تا انجام کار، خاطرنشان کرد: یکی از اشکالات اصلی این است که توجه نداشتیم در روزگار کرونا حاملان زنده هنرهای سنتی را از دست می دهیم.
حجت اله مرادخانی، پژوهشگر صنایع خلاق و مدرس دانشگاه در گفتگو با ایسنا درباره وضعیت صنایع دستی در یک سال کرونا، با تکیه بر اینکه صنایع دستی یک ظرفیت فرهنگی و اجتماعی است، اظهار نمود: این ظرفیت می توانست و می تواند در روزهای کرونا به توانمندی اجتماعی بخصوص در نواحی روستایی، کمک نماید. ظرفیتی که خیلی از کشورها در مواقع مواجهه با بحران با تاکید بر تولیدات بومی، به آن توجه می کنند؛ اما متاسفانه این ظرفیت ارزشمند، در کشور ما هیچگاه جدی گرفته نشد و اصلا در اولویت قرار نگرفت.
او افزود: در شرایطی که خیلی از مشاغل در روزگار کرونا گرفتار مشکل شدند، صنایع دستی این امکان را داشت که بتواند علاوه بر نشان دادن ظرفیت های خود، فرصتی برای کشور هم ایجاد کند؛ هم فشارها را تعدیل کند و هم معیشت خیلی از خانواده ها را تقویت کند. اما به علل مختلفی ما از این توانمندی بهره ای نبردیم و اساس این توانمندی ها به امان خدا رها شده اند.
چرا نمایشگاه فروش مجازی صنایع دستی نداشتیم؟
این کارشناس صنایع دستی تصریح کرد: در سال ۹۹ عملا اتفاقی ایجابی برای حل مشکلات صنایع دستی رخ نداد؛ این درحالی است که از همان ابتدا خیلی از رسانه ها و کارشناسانِ این حوزه بر راه اندازی یک پورتال یا سایت تاکید داشتند که تدوین آن اصلا کار دشواری نبود؛ تا اینکه در زمستان از یک نمایشگاه مجازی رونمایی گردید که پس از آن به امان خدا رها گردید و کسی خبر ندارد که چه اتفاقی برایش افتاد.
مرادخانی اضافه کرد: به صورت کلی به نظر می آید که متولیان امر در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به جای مواجهه واقع بینانه با چالش ها و کوشش برای حل مشکلات، عمده زمان خویش را به برگزاری جلسات و رویدادهایی که به شکلی از سر باز کردن انتقادات است، سپری می کنند.
قانونی که ۳ سال است خاک می خورد
وی در ادامه با طرح این پرسش که چرا معاونت صنایع دستی برای تدوین آئین نامه های اجرایی برای پشتیبانی از هنرمندان، استادکاران و فعالان حوزه صنایع دستی اقدامی نکرده است، اظهار داشت: بیشتر از سه سال از ابلاغ این قانون می گذرد و این در شرایطی است که در این قانون خیلی از مسائل قانونی و مباحثی همچون ترویج و فرهنگ سازی، بیمه، صندوق پشتیبانی از هنرمندان و پیشکسوتان و برگزاری نمایشگاه ها مورد توجه قرار گرفته است. در ماده ۱۵ این قانون به صراحت آمده است که وزارت میراث فرهنگی و وزارت صنعت، معدن و تجارت مکلف هستند ظرف مدت شش ماه، آئین نامه اجرایی این قانون را بنویسند. در این میان آیا از انجام ندادن این کار میتوان بعنوان تخلف یاد کرد؟
مرداخانی تصریح کرد: در این فرصت یک ساله حداقل می توانستند به این موارد قانونی توجه نمایند. این قانون سه سال است خاک می خورد و این درحالی است که در صورت تصویب آن، فعالان حوزه صنایع دستی می توانستند از این امکانات حقوقی استفاده کنند و حتی این قانون در مواردی برای خود دستگاههای اجرایی هم راه گشا است.
شوآف به جای کار
این کارشناس صنایع دستی خاطرنشان کرد: با وجود رویکردهای حمایتی که در سال ۹۹ شاهد آن بودیم، متاسفانه به دلیل پیگیری نکردن دقیق بخش دولتی، صنایع دستی از حمایت در سطح کلان محروم شد. در اردیبهشت ماه، ستاد فرماندهی اقتصاد مقاوتی لیستی از بیشتر از ۷۰ پروژه در سطح ملی را منتشر نمود که در اولویت اعتبار قرار گرفتند اما در هیچ کدام از این پروژه های ملی، صنایع دستی سهم و نقشی نداشت. غیر از این است که رایزنی در این راستا انجام نشد؟ این جریان فرصت مهمی برای صنایع دستی بود که از دست رفت.
او با اشاره به اینکه در حوزه صنایع دستی تاکید بیشتر بر شوآف است تا انجام کار، اضافه کرد: اصرار زیاد و بیهوده ای که در مردادماه برای برگزاری نمایشگاه در وضعیت قرمز تهران داشتند همچون این موارد است که اگر فشار رسانه ای نبود ممکن بود اتفاق تلخ دیگری در پیش باشد. یکی از اشکالات ما این است که در این زمان توجه نداشتیم در روزگار کرونا حاملان زنده هنرهای سنتی را از دست می دهیم؛ یک بافنده گلیم پس از ۱۰ سال تلاش، متبحر می شود و این هنرمندان به سادگی رها می شود و به سراغ مشاغل دیگر می روند.