رضا دبیری نژاد: موزه را نمی توان با چشم پیشین دید

آبنما کار: «حجم زایشِ موزه های جدید سبب شده که نتوان تصور دهه های قبل تر را از موزه در ایران داشت، چون در موجودیت موزه شامل چیستی یا کارکردهای موزه نیز تغییراتی به وجود آمده است که تصور پیشین را شکسته است و نمی توان به آن تصور بسنده کرد.»
رضا دبیری نژاد، موزه دار در یادداشتی که به مناسبت روز جهانی موزه و هفته میراث فرهنگی در اختیار ایسنا قرار داده، شعار سال ۲۰۲۱ ایکوم جهانی «آینده ها موزه ها؛ بازیابی و تصور دوباره» و عملکردی را که موزه های کشورمان می توانند نسبت به این شعار داشته باشند مقایسه و بررسی نموده است.
وی در یادداشت خود با عنوان «چشم موزه ها را باید شست» این طور آورده است: «”چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید”. این شاید روایت ایرانی ترجمه شعار سال جاری روز جهانی موزه ها باشد. شورای جهانی موزه ها در روزگاری که موزه ها به کما رفته و تلاش دارند از این انقطاع به درآیند و شریان های ارتباطی و حیاتی خویش را حفظ کنند فراخوانی برای همه موزه ها داده است که بعنوان شعار سال جاری، سرلوحه فعالیتهای سال جاری موزه ای خود قرار دهند؛ اینکه باردیگر موزه ها را زنده و احیا کرد و حیاتی باردیگر شکل داد؛ حیاتی که زایشی باردیگر است مثل هر کمایی که یک مرگ موقت با خود دارد و پس از خواب یا مرگ موقت یک زندگی باردیگر شکل می گیرد، حالا موزه ها را باید باردیگر زنده کرد و جانی باردیگر داد.
اما بازگشتن به زندگی، به معنای بازگشتن به گذشته نیست. ازاین رو فرامی خواند بازاندیشی کنید و تصوری باردیگر برای موزه ها بسازید. باآنکه این شعار می تواند بخشی به شرایط پاندمی برگردد اما بخش مهم تر آن در ارتباط با ماهیت موزه ها در وضعیت امروزی است. همین شوک زمانه نوعی مواجهه با چالش ها و بیان ها و روش های جدید را برای موزه ها داشت که باید جدی تر بگیرند و رفتاری دیگرگونه را به صورت دائمی در پیش بگیرند. این دیگرگونی اهدافی جدید را هم به همراه دارد.
حال در مقابل این شعار جهانی باید این سوال بومی را بیان کرد که موزه های کشورمان چه تصویر و تصوری برای خود داشته اند یا دارند که حالا بخواهند بازبینی و بازاندیشی کنند. این سوال در دو وجه تصور مشترک یا وجه تک موزه مطرح است. از سویی موزه ها فاقد تصویری برای آینده خود هستند و افقی را در پیش رو نساخته اند که حالا بخواهند آنرا تغییر دهند. چشم انداز و برنامه آینده نگرانه یک خصوصیت عمدتا فراگیر در میان موزه های ایرانی است.
از طرفی هم حجم زایشِ موزه های جدید که انواع مختلفی از موزه های خصوصی گرفته تا نهادهای مختلف را به همراه داشته حتی در شکل کمی آن هم این مورد را با خود به همراه دارد که نمی توان همان تصور دهه های پیشتر را از موزه در ایران داشت، این گونه است که در موجودیت موزه شامل چیستی یا کارکردهای موزه هم تغییراتی به وجود آمده است که تصور پیشین را شکسته است و نمی توان به آن تصور بسنده کرد.
از همین رو باید تصویر و تصور از موزه را به یک سو گذاشت و از نو ساخت. موزه را نمی توان با همان چشم پیشین دید بر همین مبنا باید چشم ها را شست یعنی بازانگاری کرد. تا باردیگر موزه را بسازیم. موزه در مفهومی که بتواند همه فراگیری زمانه و همه روش های نو را به همراه داشته باشد.»

منبع: