به گزارش آبنما کار یک موزه دار ایرانی با ابراز نگرانی از تکرار آن چه طالبان در گذشته بر سر میراث فرهنگی افغانستان آورد، از مجامع تخصصی و نهادهای فرهنگی درخواست نمود برای در امان ماندن میراث فرهنگیِ در خطر افغانستان به دنبال ظهور باردیگر طالبان، هر اقدامی که می توانند انجام دهند.
رضا دبیری نژاد ـ کارشناس موزه و پژوهشگر در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده ضمن اشاره به نگرانی هایی که طالبان در ارتباط با حفاظت از میراث باستانی و تاریخی افغانستان و میراث مشترک فرهنگی در جغرافیای کشور همسایه به وجود آورده، نوشته است: «این روزها که خبرهای مختلفی از کشور افغانستان می رسد، جدا از خاطراتی که از روزگار نه چندان دورِ ناامنی و بی ثبات در این کشور به یاد می آید، بخشی هم یادآور خاطراتی و تصاویر تلخی است که به موزه ها و میراث افغانستان در آن دوران خسارت رسید و در ذهن ها هنوز باقی مانده است، همچون تصویر میراث «بامیان» که در همان بی ثباتی ها مورد تعرض قرار گرفت.
حالا که افغانستان باردیگر در ناامنی فرو رفته است و نهادهای دولتیِ آن درحال فروریزی است، یک نگرانیِ ناپیدا در بین همه اخبار وجود دارد و آن هم خطراتی است که در کمین میراث منقول و غیرمنقول افغانستان نشسته است؛ کشوری که تا چندی قبل تر بخشی از ایران بود و ازاین رو دارای خاطره ها و میراث دیرینهی مشترک با حوزه فرهنگی ایران است، از اسطوره زال و رودابه تا معماری مشترک و حتی زبان فارسی…
این روزها مدام تصاویری از ارگ هرات به یاد می آید، هرات که میراث خیلی از تمدن ایرانی و تمدن بشری دارد. این روزها خبر سقوط مزار شریف می رسد و ما آیین ها و میراث آنرا به یاد می آوریم. این روزها به یاد می آید چگونه و با چه سختی ای باردیگر موزه ملی گنجینه هایش را در خطرها پنهان کرد و از گزند در امان نگه داشت و چگونه باردیگر آن موزه برپا شد. باآنکه کنوانسیون های جهانی بر حفاظت از میراث بشری و در امان بودن موزه ها و اماکن تاریخی در دوران جنگ ها تاکید کرده اند، اما ترس از آن است که در جنگ طلبی ها کسی قوانین را به یاد نیاورد و در ناامنی ها و بی ثباتی ها، منفعت طلبی ها افزون تر می شود و همان دم است که گنجینه های بشری غارت می شوند و یا به اشتباه دیده می شوند و با نگاهی افراطی تخریب می شوند.
اینک ما ایرانیان که همسایگان دیرینه این دیار هستیم و به میراث افغانستان به مثابه میراث مشترک فرهنگی نگاه می نماییم باید نگران باشیم و برای این میراث، دل بسوزانیم و هر اقدامی که می توانیم برای صیانت و امنیت این میراث ها به عمل آوریم.
حالا وقت آن است که مجامع تخصصی میراث فرهنگی و نهادهای فرهنگی، حامی میراث بی صدا و میراث بانان در خطر افغانستان شوند تا فردایی نه چندان دور حسرت نخوریم و غم دار این میراث زخم خورده نشویم. ما هر کدام در حوزه خودمان در مقابل دردهای بشری و دردهای همسایگان مسؤولیم و حالا فرهنگ وران ایرانی باید درد و خطر را برای فرهنگ افغانستان ببینند و فریاد آورند.»
طالبان در حملاتی که در سال ۲۰۰۱ داشت، مجمسه های غول پیکر بامیان را که حدود ۱۶۰۰ سال قدمت داشتند به همراه دیگر آثار تاریخی این کشور تخریب کرد.