خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار – ۴۷ کیمیا و چند خاطره بازی موسیقایی

آبنما کار: موسیقی تیتراژ سریال کیمیا به آهنگسازی آرمان موسی پور و خوانندگی علیرضا قربانی می تواند یکی از معدود ملودی های بجای مانده از تیتراژ سریال های سیما طی سالهای اخیر به حساب آید.
دریافت 8 MB
خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می کند با انتخاب عناصر، فرم ها و چینش ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته سنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار می دهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف الزامی ایجاد می شود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور می کند.
آنچه بهانه ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره سازترین موسیقی های مربوط به برخی برنامه ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای خیلی از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع باردیگر به آنها برای ما در هر شرایطی می تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره بازی که بعد از شروع و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره بازی هفتگی در ایام جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال هایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بصورت هفتگی می توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آنرا دنبال کنید.
در چهل و هفتمین شماره از این روایت رسانه ای و همین طور نزدیک شدن به ایام دهه فجر انقلاب اسلامی به سراغ موسیقی تیتراژ سریال تلویزیونی «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار، موسیقی آرمان موسی پور و خوانندگی علیرضا قربانی رفتیم که بااینکه بعد از دور اول پخش این سریال که به صورتی یکی از طولانی ترین سریال های تلویزیونی سیما لقب گرفته و با واکنش های مختلفی به لحاظ محتوایی روبه رو شد، اما به طور قطع یکی از معدود قطعات موسیقایی بجای مانده از تیتراژ سریال های داستانی سیما در دهه نود است که توانسته تا حدی بعنوان اثری قابل توجه و پرمخاطب بواسطه آهنگساز و خواننده اش در ذهن شنیداری مردم ثبت گردد.

این مجموعه تلویزیونی به نویسندگی مسعود بهبهانی نیا و زهرا پارسافر و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی در بستر یک درام عاشقانه مقاطع مختلفی از تاریخ معاصر کشورمان را با محوریت سرگذشت زندگی یک بانوی ایرانی از کودکی تا بزرگسال به تصویر می کشد. سرگذشتی که در آن علاوه بر به روایت تصویری رویدادهای سیاسی، اجتماعی کشورمان تلاش نموده تا متناسب با تحولات جامعه مناسبات و روابط حاکم بر خانواده ایرانی را نیز بیان کند. چارچوبی که در یک قصه اجتماعی تلاش می کند تا خاصیت های رفتاری و اخلاقی یک زن ایرانی در بستر مناسبات اجتماعی تاریخ معاصر کشورمان خصوصاً دوران منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را به تصویر بکشد.
تلاشی که بااینکه با واکنش مثبت و منفی منتقدان زیادی هم همراه شد اما بعنوان یک تجربه متفاوت در عرصه سریال سازی با این حجم از پروداکشن و تولید توانست مخاطبان زیادی را به سمت خود بکشاند. شرایطی که پس از پخش سری اول سریال سبب پخش چندین و چند باره آن از شبکه های مختلف سیما در قالب یک سریال ۱۱۰ قسمتی شد.
این صدا و نوای علیرضا قربانی است که هرگاه خبری در خصوص حضورش برای خوانندگی تیتراژ یک مجموعه تلویزیونی مطرح می شود، ناخواسته باید منتظر شنیدن اثری ماندگار بواسطه توانمندی های این خواننده در عرصه موسیقی و صد البته انسجام مجموعه ای از آهنگساز و ترانه سرا و تنظیم کننده و گروه نوازندگان بود به طور قطع نظر به پرداخت و انتشار نوشتارهای رسانه متفاوتی که درباره محتوای این مجموعه تلویزیونی در رسانه های زیادی پخش شده، مجالی برای این مساله در قالب گزارش خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار وجود ندارد، اما آنچه در این فضا می تواند مورد توجه قرار گیرد، موسیقی متن و تیتراژ این سریال است که به اعتقاد نگارنده یکی از معدود برگ برنده های این مجموعه در جذب مخاطب است که بار دیگر نمایشگر تکنیک و توانمندی علیرضا قربانی بود و نشان داد که او چرا همیشه یکی از گزینه های اصلی برای خوانش موسیقی تیتراژ مجموعه های مختلف و پرمخاطب است.
شاخصه ای مهم که طی سالهای اخیر در کمتر خواننده و هنرمندی می توان آنرا جستجو کرد. مؤلفه ای که حتی در خیلی از خوانندگان توانمند و با تکنیک موسیقی کشورمان یافت نمی گردد، اما این صدا و نوای علیرضا قربانی است که هرگاه خبری در خصوص حضورش برای خوانندگی تیتراژ یک مجموعه تلویزیونی مطرح می شود، ناخواسته باید منتظر شنیدن اثری ماندگار بواسطه توانمندی های این خواننده در عرصه موسیقی و صد البته انسجام مجموعه ای از آهنگساز و ترانه سرا و تنظیم کننده و گروه نوازندگان بود.
همین چارچوبی که به آن اشاره شد در موسیقی تیتراژ سریال «کیمیا» نیز شنیده شده، آنچنان که وقتی ملودی تیتراژ پایانی مجموعه به آهنگسازی آرمان موسی پور و خوانندگی علیرضا قربانی پیش روی مخاطبان قرار گرفت، گویی این نوای موسیقایی تیتراژ بود که تبدیل به یکی شناسه های اصلی اثری ۱۱۰ قسمتی شد که بااینکه در زمینه محتوا اما و اگرهای فراوانی داشت، اما به طور قطع در زمینه موسیقی تیتراژ می تواند جزو یکی از چند موسیقی تیتراژ خاطره ساز دهه نود تلویزیون رخ نمایی کند.
البته ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که قبل از حضور علیرضا قربانی، بنا به تصمیماتی قرار بود که محسن چاوشی از دیگر خوانندگان پرطرفدار موسیقی پاپ کشورمان که او نیز جزو پیش قراولان خوانندگی موسیقی تیتراژها شمرده می شود، بعنوان خواننده تیتراژ کیمیا معرفی شود اما ماجرا به شکلی دیگر رقم خود و این علیرضا قربانی بود که یک دفعه دیگر عهده دار خوانش تیتراژ یکی از پربیننده ترین سریال های تلویزیون شد.
آرمان موسی پور از آهنگسازان تحصیلکرده و خوش فکر موسیقی کشورمان که طی سالهای اخیر حضور مؤثری در عرصه های مختلف سینما و تلویزیون را دارد، آبان ماه سال ۱۳۹۴ بود که در یک گفتگوی مفصل با خبرنگار مهر با اشاره به ساخت موسیقی این سریال اظهار داشت: من بعنوان آهنگساز وقتی پروژه ای را شروع می کنم ایده های مختلفی به ذهنم می آید و موسیقی فراز و نشیب های مختلفی را طی می کند تا در یک خروجی نهایی به گوش مخاطب برسد. نخستین چیزی که در روز اول من را برای ساخت موسیقی این سریال جذب کرد و موجب شد به سمت حال و هوای این کار بروم، این بود که از نظر اقلیمی و محیطی بیشترین اتفاقات در این سریال در جنوب کشور می گذرد و شروع این داستان همانطور که دیدید در جنوب کشور است. پس از آن ماجراها در تهران دنبال می شود و سپس پس از مدت زمانی باردیگر هنگام جنگ به جنوب بازمی گردد. به همین خاطر دوست داشتم در این کار تا حدی از موسیقی کلیشه ای که به طور معمول برای سریال ها ایجاد می شود، فاصله بگیرم.

این آهنگساز موسیقی فیلم و سریال درباره ملودی ها و تم هایی که در ساخت موسیقی آثار به کار می روند، بیان کرد: در استانداردهای سریال سازی در دنیا ممکنست ۱۰ تا ۲۰ تم ساخته شود و دائم همان ها در سریال ها تکرار شوند اما سریال های ایرانی چنین ظرفیتی ندارند. من بارها خواسته ام با چند قطعه کارم را شروع کنم و بعد کار را با همان تم ها ادامه دهم، اما زمانی شما ترجیح می دهید که تنها حس تصویر را در کارتان دربیاورید و موسیقی به صورتی روایت داستانی را دنبال کند.
آهنگساز سریال «کیمیا» با اشاره به تنوعی که در ساخت موسیقی این اثر درنظر گرفته است، تصریح کرد: ملودی های قطعاتی که من برای هر قسمت می سازم، تفاوت هایی با یکدیگر دارند و مقرر است پلان به پلان داستان را توصیف کند. من در سریال «دلنوازان» هم که نخستین کار روتین و شبانه من بود به همین شیوه پیش رفتم. در آنجا شب به شب موسیقی ها را می ساختم، سینک می کردم و تحویل می دادم. من به آثارم به شکل گذری نگاه نمی کنم هر چند ممکنست آنطور که می خواهم این ملودی ها شنیده نشوند چونکه سیستم صدای تلویزیون ما اشکالات زیادی دارد و تلویزیون از کیفیت پخش صدای خوبی برخوردار نیست.
وی درباره چگونگی ساخت موسیقی سریال «کیمیا» و پیوستنش به این پروژه توضیح داد: مدتی پیش با آقای شفیعی تهیه کننده این سریال صحبت کردم که قبل از این سریال «شیدایی» و «فاصله ها» را نیز با او کار کرده بودم. او یک داستان کلی از مجموعه «کیمیا» برای من تعریف کرد و من آن زمان حدود ۳۰ قسمت از این سریال را تماشا کردم و در جریان حال و هوای آن قرار گرفتم.

آهنگساز سریال «فاصله ها» درباره جزییات آهنگسازی در سریال «کیمیا» عنوان کرد: بیشتر موسیقی های این سریال بصورت آکوستیک ضبط شده و از تولید به شیوه الکترونیک کمتر استفاده شده است، مخصوصاً تلاش من این بود که در ساخت موسیقی متن سریال که در مقطعی اتفاقات سال ۵۷ را روایت می کند، بیشتر ملودی ها و موسیقی های همان زمان بکار رود. برای این منظور هم به سراغ صداهایی رفتم که از کودکی در گوش من مانده است و اهتمام کردم به صورتی آن صداها و آواها را بازسازی کنم و در ادامه موسیقی این سریال هر چه به سمت زمان حاضر پیش می رود، مدرن تر می شود.
آهنگساز سریال «شیدایی» درباره ترکیب سازهایی که در ساخت موسیقی سریال «کیمیا» بهره برده است، اظهار داشت: ساختار موسیقی سریال «کیمیا» بیشتر بر دوش ارکستر زهی است که به همراه سازهایی چون عود، قیچک، فلوت، کمانچه، تار و چند ساز دیگر اجرا می شود. همین طور در کار از آواهای جنوبی هم بهره برده ایم که در این آواها از حسین کشتکار بوشهری کمک گرفته ایم. قسمتی از این آواها هنوز شنیده نشده اند برای اینکه همانطور که گفتم موسیقی این اثر مقرر است داستان کیمیا را بعنوان شخصیت اصلی قصه روایت کند و همزمان با شکل گیری شخصیت کیمیا و گذر زمان، موسیقی نیز ابعاد گسترده تری پیدا می کند.

وی با اعلان اینکه موسیقی سریال «کیمیا» هویت مستقلی برای خود دارد، عنوان کرد: ملودی های این سریال تنها آمبیانس و پس زمینه کار نیست، سر و شکل دارد و اگر شما موسیقی را از تصویر جدا کنید، موسیقی به تنهایی قابل شنیدن است و این کار بسیار مشکلی بود؛ چونکه ساخت هر یک از این قطعات زمان زیادی برد. من حدود چند ماه است که بصورت شبانه روزی مشغول ساخت این قطعات هستم و فکر می کنم تا انتهای سریال نیز همچنان درگیر کار باشم.
آهنگساز سریال «دلنوازان» درباره چگونگی انتخاب تم ها در آثار موسیقایی خود بیان کرد: من برای انتخاب تم ها و ملودی ها به خواندن فیلمنامه بسنده نمی کنم و دوست دارم ابتدا کار را ببینم و بعد تصمیم بگیرم که چه تم ها و ملودی هایی را برای کارم در نظر بگیرم. زمانی که شما فیلمنامه را می خوانید، داستان به شکلی توصیف می شود که شما ذهنیت شخصی نسبت به آن پیدا می کنید، در صورتیکه وقتی کار را ببینید، ذهنیت عمومی تری پیدا می کنید. در این کار هم پس از دیدن تصاویر حدود یک ماه طول کشید تا من توانستم تم های سریال را بنویسم.
موسی پور در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: هدف من از ساخت موسیقی هیچ گاه دیده شدن نبوده است. هدفم در همه کارهایی که داشته ام، تنها موفق شدن پروژه بوده است، در صورتیکه در کشور ما به موسیقی متن توجه لازم صورت نمی گیرد و بهایی به آن داده نمی گردد و این موجب می شود آهنگسازان نسبت به کار دلسرد شوند. بیشترین توجه در آثار موسیقایی نسبت به خواننده صورت می گیرد و کنسرتهای بسیاری برای خوانندگان برگزار می گردد اما در قیاس با آنها در سال چند کنسرت و یا آلبوم بصورت اینسترومنتال برگزار یا منتشر می شود به هر حال توجه همیشگی من به این مساله بوده است که موسیقی را بر طبق بضاعت های موجود با استانداردهای بین المللی تنظیم کنم اما اگر توجه بیشتری به موسیقی متن باشد این حوزه هم در سریال ها و دیگر آثار ما رشد بیشتری خواهد داشت.

این آهنگساز اما در مصاحبه با سامانه «موسیقی ما» که مدتی پیش صورت گرفت در پاسخ به پرسش خبرنگار پیرامون مطرح شدن نام هایی چون محسن چاوشی و علیرضا قربانی در موسیقی تیتراژ سریال «کیمیا» به نکات جالب توجهی اشاره کرده و اظهار داشته بود: در بحث انتخاب خواننده تیتراژ واقعاً من تصمیم گیرنده نیستم. این بخش برای تهیه کننده و برای خود تلویزیون است و خودشان تصمیم گیری می کنند. من هم اصولاً نظر می دهم ولی هیچ گاه هم پافشاری نمی کنم. با این وجود باید موسیقی تیتراژ با موسیقی متن خود فیلم ارتباط داشته باشد اما در سالهای اخیر اینطور نبوده است. برای اینکه به طور معمول دست اندرکاران سریال ها به سراغ خواننده هایی رفته اند که محبوبیت مردمی دارند. کار بدی هم نیست و رسانه ملی همه گیر و مردمی است و باید کاری از آن پخش شود که همه دوست داشته باشند.
آرمان موسی پور: تلاش من این بود که در ساخت موسیقی متن سریال که در مقطعی اتفاقات سال ۵۷ را روایت می کند، بیشتر ملودی ها و موسیقی های همان زمان بکار رود. برای این منظور هم به سراغ صداهایی رفتم که از کودکی در گوش من مانده است موسی پور ادامه می دهد: از روز اولی که صحبت آقای چاوشی عنوان شد دخالتی نکردم و قرار نبود موسیقی که ایشان می خواند را من بسازم. من هم به همان اندازه که شما می دانید درباره این تحولات می دانم. تا حدود ده روز پیش از پخش قرار بود که آقای چاوشی کار را بخوانند ولی من هیچ موسیقی از ایشان نشنیدم برای اینکه قرار بود که خودشان موسیقی را بسازند. ظاهراً با تهیه کننده و کارگردان در ارتباط بودند و حقیقتاً خیلی در جریان اتفاقات نیستم. می دانم خوانندگانی در این سبک استایل خودشان را دارند و کاری که می خوانند را برای تهیه کننده می آورند و می گویند که اگر دوست داشتید از همین کار در تیتراژ استفاده کنید و اگر دوست نداشتید که من می روم. همین طور آنها در کار خود تغییر و تحول نمی دهند و فکر می کنند که کارشان را بطور قطع درست انجام داده اند. فکر می کنم چنین اتفاقی رخ داده باشد. یعنی اثری از طرف ایشان تولید شده که مورد پسند تهیه کننده و کارگردان واقع نشده و این همکاری شکل نگرفته است. یک هفته پیش از پخش آقای محمدرضا شفیعی، تهیه کننده سریال، با من تماس گرفتند و اعلام نمودند که آقای علیرضا قربانی باید کار را بخواند. بابت حضور ایشان هم با من مشورتی نکردند و گفتند که شما مراحل اولیه هماهنگی و تولید قطعه را انجام دهید.
وی درباره این نحوه انتخاب و حضور محسن چاوشی و علیرضا قربانی که می تواند با استقلال شخصیت آهنگساز منافات داشته باشد، اظهار کرده بود: در فیلم هایی که آهنگساز بودم اما موسیقی تیتراژ را نساختم، باز هم آن کارها زیر نظر خودم و با مشورت من آماده شدند و روی شعر و ملودی و تنظیم نظارت کردم. […] از یک سال و نیم قبل قرار بود که محسن چاوشی تیتراژ کیمیا را بخواند و روزی که قرارداد را امضا کردم هم این مساله را گفتند. در جلسه ای که با آقای چاوشی داشتیم ایشان گفتند که من تیم کاری خودم را دارم و موسیقی را می سازم. من استقبال کردم و فقط گفتم که هر زمان آماده شد بیاورید تا به موسیقی متن نزدیک نماییم و سازها و تم های موسیقی متن را هم در آنها داشته باشیم. برای آقای چاوشی چنین اتفاقی رخ نداد اما درباره تیتراژی که آقای قربانی خواندند اینطور شد. تیتراژی که آقای علیرضا قربانی اجرا کرد را خیلی سریع ساختیم.

وی در این گفتگو ضمن تمجید از خصوصیات هنری علیرضا قربانی اظهار داشته بود: «علیرضا قربانی یک خواننده نازنین و حرفه ای است و در بین خوانندگانی که در این سطح کار می کنند و سلیقه های خودشان را زیاد اعمال می کنند، و البته حقشان هم هست، ایشان متفاوت هستند. علیرضا قربانی اصلاً اینطور نبود و فقط از او درخواست کردم که هنگام ساخت ملودی کنار من باشد تا سلیقه ایشان هم در ساخت ملودی دخیل شود. تا لحظه آخری که موسیقی را خواندند فقط نظرات کوچکی داشتند که اعمال شد. بطور قطع باز هم با علیرضا قربانی همکاری خواهم کرد و دوست دارم که در کارهای آینده زمان بیشتری برای نوشتن موسیقی داشته باشم. برای اینکه این قطعه را در مدت کوتاهی آماده کردم و تمام سنگینی اجرای آن هم بر دوش ارکستر زهی بود.
به هر حال ملودی تیتراژ سریال تلویزیونی «کیمیا» از ملودی های بجای مانده دهه نود رسانه ملی است که بازهم نمایشگر قدرت نمایی خوانندگان و اهنگسازان چون علیرضا قربانی و آرمان موسی پور است که همچنان می فهمند مخاطب در چه شرایط مکانی و زمانی چه نوع موسیقی هایی را برای همراهی با یک مجموعه داستانی پرطرفدار می توانند بپسندند، آنچنان که می توان چنین نگاهی را در سریال های ماندگار دهه های پیشین تلویزیون خصوصاً موسیقی تیتراژهایشان جستجو کرد.

منبع: