گفتگوی مهر با امیرعباس ستایشگر-۱؛ انجمن موسیقی مجری است نه سیاست گذار

آبنما کار: مدیرعامل انجمن موسیقی ایران در نخستین گفتگوی مشروح و تفضیلی خود بعد از انتصاب در این سمت از فرازونشیب های مدیریت این مجموعه موسیقایی و برنامه های آینده آن سخن گفت.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: انجمن موسیقی ایران یکی از مهم ترین و استراتژیک ترین زیر مجموعه های در رابطه با فعالیتهای موسیقایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که بر مبنای آنچه برای تعریف فعالیت هایش انتشار یافته، به منظور اعتلا و ارتقاء و اشاعه فرهنگ موسیقی الهام گرفته از فرهنگ والای ایران اسلامی و مبتنی بر اصالت های ملی، قومی و منطقه ای و همینطور بر مبنای نیازهای فرهنگی کشور در جهت شناسایی و شناساندن هنرمندان موسیقی تشکیل شده است.
بر اساس آنچه در سامانه اینترنتی این مجموعه انتشار یافته، در تاریخ دهم مهرماه سال ۱۳۶۴ اساسنامه «انجمن موسیقی» با عنوان «انجمن هنری حفظ و اشاعه سرود و آهنگ های انقلابی» تهیه و با شماره ۲۹۶۱ به تصویب اداره کل ثبت شرکت ها رسید. هدف از راه اندازی انجمن در ماده (۱) اساسنامه بدین صورت آمده است: «به منظور اشاعه و اعتلای سرود و آهنگ های انقلابی و تحکیم مبانی اصیل آن و ابداع و ابتکاراتی در جهت انقلاب از راه نوآوری در زمینه آهنگ و سرودهای انقلابی، انجمن مستقل و غیرانتفاعی و غیردولتی با شخصیتی حقوقی به نام «انجمن هنری حفظ و اشاعه سرود و آهنگ های انقلابی، با نظارت وزارت ارشاد اسلامی» تشکیل می شود.
«انجمن هنری حفظ و اشاعه سرود و آهنگ های انقلابی» اما در تاریخ شانزدهم مهرماه سال ۶۸ بنا به تصویب هیات مؤسس و درج در روزنامه رسمی به «انجمن موسیقی ایران» تغییر نام یافت. این انجمن تأسیس شد تا اولاً با بخش خصوصی در ارتباط بوده و مسئولیت ورود زیرساخت های موسیقی را برعهده گیرد و ثانیاً با تأسیس انجمن، مشکل قانونی دولت در تامین حقوق و مزایا و نیز پشتیبانی از بخش خصوصی مرتفع شود.
براساس اساسنامه تهیه شده انجمن موسیقی ایران که در سال ۱۳۶۴ به ثبت رسید، سیدکمال حاج سیدجوادی (معاون وقت امور هنری)، داود گنجه ای، لاهوتی، کیومرث صابری فومنی، مهدی نعمت اللهی رییس مرکز سرود و آهنگ های انقلابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حشمت سنجری و محمد علی شکوهی اعضای هیات موسس انجمن را تشکیل می دادند.
در این ترکیب رییس مرکز سرود و آهنگ های انقلابی به صورت طبیعی بعنوان مدیرعامل انجمن انتخاب می شد و تا سال ۱۳۶۹ مدیرعامل انجمن همان رییس مرکز سرود و آهنگ های انقلابی بود. در این سال مقرر شد که یک نفر جداگانه بعنوان مدیرعامل انجمن منصوب شود که از این تاریخ به بعد دوره کاری جدید انجمن شروع شد و طی آن ایرج نعیمایی از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۵، بابک رضایی از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، علی ترابی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، بهرام جمالی از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷، علی ثابت نیا از سال ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹، علی نیکنام از سال ۱۳۹۹ تا سال ۱۴۰۱ و امیرعباس ستایشگر از ۱۴۰۱ تا کنون مدیریت مجموعه را برعهده گرفتند.
محمد اله یاری فومنی مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس هیات امنا، داود گنجه ای، حسن ریاحی، احمد صدری، عبدالحسین مختاباد اعضای هیات امنا و سید امین مویدی اصفهانی بازرس هسته فعلی مرکزی انجمن موسیقی ایران را می سازند که طی ماه های گذشته مدیریت عامل آن به امیرعباس ستایشگر واگذار شد. مدیری که خود از پژوهشگران، نوازندگان و تهیه کنندگان فعال عرصه موسیقی بخصوص موسیقی ردیف دستگاهی ایران بوده و در سالهای گذشته حتی در مقاطعی نیز بعنوان منتقد درجه یک سیاست های موسیقی وزارت ارشاد به بیان مواضع خود پرداخته بود. شرایطی که هم حضورش در جریان برگزاری چند دوره جشنواره موسیقی فجر بعنوان یکی از اعضای اصلی ستاد اجرایی و چه در زمانی که در هیچیک از این عناوین حضور نداشت دربرگیرنده نکات رسانه ای قابل توجهی است که می تواند حضور این مدیر جوان در جایگاه مدیرعاملی انجمن موسیقی ایران را مورد سنجش دقیق تری قرار دهد.
طبیعتاً شرح آنچه از فعالیتهای انجمن موسیقی ایران به آن پرداخته شد، روی کاغذ ساده و راحت و روان نگارش شده است، اما اهالی موسیقی خوب می دانند، در این راه پیچیدگی ها و حواشی بسیار گوناگونی وجود دارد که گاه قائم به فرد و گاه بر مبنای سیاست های کلی مدیریت دولتی موسیقی تنظیم شده اند. در همین شرایط بشدت پیچیده است که توانایی ها یا نارسایی های یک مدیر فرهنگی آن هم در دنیای موسیقی با شرایط فعلی کشور نمایان می شود و می تواند حضورش را با شرایطی رو به رو کند که آنالیزش کار رسانه هاست.
به هر حال انجمن موسیقی ایران حالا با هدایت امیرعباس ستایشگر مجری سیاست های کلان دفتر موسیقی وزارت ارشاد است. مدیریتی که گویا از مدت ها پیش پیشنهاد حضورش به این مدیر جوان حوزه موسیقی داده شده بود ولی او نمی پذیرفته تا این که بالاخره با اله یاری جوان به توافق می رسد و می پذیرد که مدیرعامل انجمن موسیقی ایران باشد. مسندی که او بعد از هشت ماه از پذیرش آن با خبرگزاری مهر برای نخستین بار و به صورت مشروح در رابطه با اش سخن گفت.
آنچه می خوانید بخش اول گفتگوی خبرنگار مهر با امیرعباس ستایشگر مدیرعامل انجمن موسیقی ایران بعد از برگزاری دو جشنواره موسیقی نواحی ایران و جشنواره موسیقی فجر است که به نکات جالب توجهی پیرامون حضورش اشاره نموده است.
* بد نیست در همین ابتدا پیش از ورود به ماجرای در ارتباط با جشنواره ها در رابطه با نحوه ورودتان به مدیریت انجمن موسیقی ایران صحبت کنید. شرایطی که قبلاً از امیرعباس ستایشگر تهیه کننده ای را به جامعه موسیقی معرفی کرده بود که حتی در بعضی سمت های اجرایی، به طور عمده نگاه های انتقادآمیزی به برخی سیاست های حوزه موسیقی داشت و حالا همین منتقد تبدیل به مدیری که شده عهده دار ریاست مجموعه مهمی به نام انجمن موسیقی ایران است.
بنده بعد از برگزاری دوره سی و هفتم جشنواره موسیقی فجر بود که با مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد گفتگوهایی داشتیم که بر مبنای آن برنامه ریزی هایی برای برگزاری جشنواره موسیقی فجر روی مدار فعالیت یک دبیرخانه دائمی صورت پذیرد. موضوعی که هم می تواند کارها را راحت پیش ببرد و هم فضای مساعد و موثرتری برای حوزه اجرایی این رویداد مهم فراهم آورد. در این راه گفتگوها را ادامه می دادیم تا این که بر مبنای همین رویکرد در بهار سالجاری با جناب اله یاری برای حضور بنده بعنوان مدیرعامل انجمن موسیقی ایران به توافق رسیدیم و در نهایت منجر به معرفی و انتصاب بنده بعنوان مدیرعامل انجمن موسیقی ایران در ۲۵ تیرماه سال ۱۴۰۱ شد.
آنچه مد نظر من در شرایط جدید فعالیتهای انجمن بوده و هست، مبتنی بر این رویکرد است که ما سیاستگذار نباشیم، چون که اساساً سیاست گذاری در اختیار دفتر موسیقی است و ما بعنوان انجمن موسیقی ایرانی می توانیم بازوی اجرایی دفتر در برگزاری جشنواره های موسیقی، اتفاقات اجرایی در رابطه با وزارت فرهنگ، بزرگداشت ها و موارد مشابه دیگر باشیم. یعنی در واقع برگردیم به همان روال قبلی که انجمن موسیقی داشت. شرایطی که امیدوارم بتواند سرمنشا خدمات موثری برای اهالی موسیقی باشد.
* با عنایت به پیشینه منتقدانه ای که در مقابل پاره ای از اتفاقات و عملکردهای مدیریتی حوزه موسیقی داشتید، شرایطی برای حضور در یکی از مهم ترین مجموعه های موسیقایی در رابطه با دولت نداشتید؟
محمد اله یاری همچون مدیرانی در دفتر موسیقی وزارت ارشاد است که من طی سه سال قبل عملکرد مدیریتی اش را دیده بودم و می دانستم با مدیر این چنین بیشتر میتوان کار کرد. به همین خاطر پذیرفتم تا در کنار او این دفعه بعنوان مدیر عامل انجمن موسیقی حضور پیدا کنم.
وقتی بنده از یک موضوعی انتقاد کنم و ببینم این نقد تبدیل به اصلاح یک فرایند شده، چرا کمک دهنده نباشم؟ به همین خاطر در دوره های ۳۲ و ۳۳ آمدم و کارهایی را انجام دادم که در این حوزه مصداق هم وجود دارد در ارتباط با موضوع انتقادی که شما از شخصیت کاری من به آن اشاره داشتید باید بگویم، اگر کسی منتقد واقعی باشد همیشه به امید اصلاح نقد می کند. این منتقد نقد می کند تا آنچه مورد نقد قرار گرفته، اصلاح گردد. من در دوره سی و یکم جشنواره موسیقی فجر به نحوه برگزاری این رویداد انتقاد داشتم. اما در یک جلسه آقای نوربخش (مدیر وقت جشنواره) را دیدم و پیرامون انتقاداتی که در رابطه با برگزاری جشنواره داشتم، نکاتی را مطرح کردم. پس از چند روز باردیگر باهم قراری گذاشتیم و او اظهار داشت: «بخش هایی از مطالبی که گفتی درست است و بخشی هم باید در رابطه با آن صحبت کرده و در دوره بعدی اصلاحاتی را انجام دهیم.» پس وقتی بنده از یک موضوعی انتقاد کنم و ببینم این نقد تبدیل به اصلاح یک فرایند شده، چرا کمک دهنده نباشم؟ به همین خاطر در دوره های ۳۲ و ۳۳ آمدم و کارهایی را انجام دادم که در این حوزه مصداق هم وجود دارد.
در حوزه سیاست های دولتی هم من از همان ابتدا صحبتم این بود که اگر مدیریت کار سیاست گذاری را انجام دهند و کار را به خود هنرمندان بسپارد شرایط بهتر و موثرتری در حوزه موسیقی حاکم خواهد شد. چون اهالی موسیقی در این سال ها بهتر می دانند خط قرمزها و تعاریف آن در کجاست؟ تا کجا میتوان پیش رفت و از چه موضوعی میتوان حمایت کرد؟ من بر این باورم هنرمندان اجتماع خودشان را بهتر از مدیران دولتی می شناسند و می توانند تعامل برقرار کنند. اما چنین فرآیندی مستلزم اینست تا مدیرانی که می آیند یا مشاوران خوبی را داشته باشند و یا شرایطی ایجاد شود که مدیران از بدنه موسیقی انتخاب شوند که حوزه مدیریتی خویش را هم بلد باشند.
بنده در رابطه با خودم باید اذعان کنم که در این عرصه سال ها کار کردم و در برگزاری مختلف رویدادهای در رابطه با موسیقی، اجراهای موسیقی و فعالیتهای صنفی حضور پررنگی داشتم و می دانستم برای حضور در بدنه مدیریتی موسیقی در شرایط فعلی چه کارهایی میتوان انجام داد و اساساً به همین جهت بود که پذیرفتم در این فرایند حضور داشته باشم. اما همچنان تاکید می کنم که موضع اصلی من همان سپردن کارها به اهالی موسیقی و یا استفاده از مشاوره های پرارزش آنان با عنایت به پتانسیل بسیار ارزشمندی که در بدنه هنرمندان وجود دارد، است. البته بنده در زمان حیات مرحوم مرادخانی و حضور ایشان در دفتر موسیقی وزارت ارشاد و معاونت هنری مراودات کاری فراوانی داشتم اما در زمان حضور جناب اله یاری این حضور پررنگ تر و پس از اینکه آهسته آهسته به یکدیگر اعتماد کرده و مسیر ذهنی هم را شناختیم و توانستیم به زبان مشترکی برسیم وارد انجمن موسیقی شدم و امیدوارم آن ذهنیاتی که در این سال ها برایم وجود داشت و امکان اجرای آنرا نداشتم، در این دوره به نفع هنرمندان موسیقی محقق شود.

* اساساً انجمن ها و مجموعه هایی که در قالب قوانین جزو نهادهای تابعه وزارت ارشاد بودند، همواره و در ضمن دوره های مختلف با فراز و نشیب های فراوانی در حوزه تعاریف کاری خود رو به رو بوده اند. وقتی در رابطه با نحوه فعالیتهای انجمن موسیقی ایران در سایت رسمی این مجموعه، نگاهی می کنم، می بینم دربرگیرنده تنوع و اختیاراتی است که بنده در این چند سالی که خبرنگار حوزه موسیقی بودم، در بعضی از مقاطع مدیریتی انجمن یا با آن مواجه نشدم، یا اصلاً انگیزه ای برای اجرای وظایف ندیدم و یا در دوران مدیریتی مختلف بعضی از شرح وظایف ها نسبت به وظیفه دیگر برتری داشته اند. شرایطی که حالا برای من این پرسش را در مقایسه با مجموعه مشابهی چون تئاتر به نام «انجمن هنرهای نمایشی ایران» با انبوهی از وظایف استراتژیک بوجود آورده که انجمن موسیقی ایرانی حالا چه وظایف و اولویت هایی را به عهده دارد که می تواند جزو شاخصه های اصلی اولویت ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد؟
انجمن موسیقی ایران یک مجموعه غیرتجاری است که زیر نظر هیات امنا به فعالیت مشغول می باشد. هیات امنا انجمن موسیقی نیز توسط معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب می شوند که مشتمل بر چهار هنرمند و مدیرکل دفتر موسیقی بعنوان رییس هیات امنا است. در حوزه بودجه نیز، بخشی از کمک ها پول هایی از که طرف معاونت هنری یا دفتر موسیقی به انجمن اختصاص داده می شود تا سیاست های کلان این دو مجموعه در حوزه موسیقی محقق شود. سیاست هایی که مشتمل بر برگزاری جشنواره ها و رویدادهایی از این دست می شود. در واقع هر آنچه در حوزه سیاست گذاری تعریف می شود در حوزه انجمن موسیقی تزریق می شود. یعنی انجمن موسیقی اصلاً سیاستگذار نیست و فقط مجری سیاست هاست.
البته بخشی از فعالیتهای انجمن به خودِ انجمن باز می گردد که در رابطه با فعالیتهای درآمدزاست که در این خصوص برگزاری کنسرت، انتشار آلبوم، برگزاری کارگاه آموزشی و موضوع هایی از این دست در این قالب تعریف می شوند و انجمن می تواند بر مبنای تصمیمات هیات امنا و مدیرعامل نسبت به انجام آنها اقدامات لازم را انجام دهد.
* اما گویا در این خصوص تغییراتی در ساختار و چارت اداری انجمن موسیقی ایران بخصوص شعب استانی از دوره قبلی وزارت ارشاد صورت گرفته، که اساس وظایف و مواردی که به آن اشاره داشتید، تحت تاثیر این تغییرات قرار گرفت. تغییراتی که اگر اشتباه نکنم اجرای آن از بهار ۱۴۰۰ تحت عنوان طرح «ساماندهی موسسات در معاونت هنری» و پیرو آن انحلال و ادغام برخی مراکز زیرمجموعه این معاونت شروع شد و سبب انتقادات زیادی بخصوص از جانب نمایندگان شعب استانی انجمن های موسیقی هم شد.
یکی از موضوعات بسیار مهمی که انجمن موسیقی ایران به سرعت مشغول پیگیری آن است و بنده با جناب آقای مویدی مشاور برنامه ریزی معاونت امور هنری در صدد حل آن هستیم مشکلات اداری و حقوقی شعب انجمن موسیقی در استان هاست. شرایطی که تابحال برای حل آن جلسات گوناگونی برگزار شده است. توضیح این که ما یک قانون بالا دستی در شورایعالی انقلاب فرهنگی داریم که انجمن ها یا باید زیر نظر وزارت کشور، یا وزارت کار یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد بر همین مبنا و طبق قوانین موجود انجمن های موسیقی استان ها باید از «شعبه» تبدیل به «موسسه» بشوند تا تزریق مالی توسط ذی حساب های در رابطه با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت پذیرد.
بر اساس قانون بالا دستی شورایعالی انقلاب فرهنگی انجمن ها یا باید زیر نظر وزارت کشور، یا وزارت کار یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد بر همین مبنا و طبق قوانین موجود انجمن های موسیقی استان ها باید از «شعبه» تبدیل به «موسسه» بشوند تا تزریق مالی توسط ذی حساب های در رابطه با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت پذیرد این شرایط در دولت قبلی صورت گرفت اما با تغییر دولت، رویکرد دیگری مورد نظر قرار گرفت که بر طبق آن می بایست اساسنامه جدیدی نوشته می شد که به اعتقاد من اساسنامه مقبولی هم هست. اما ما برای این اساسنامه دو تا سه ایراد داشتیم که پس از اصلاح طی نامه ای به مشاور برنامه ریزی معاونت امور هنری وزارت ارشاد تحویل داده شد. الان نیز منتظریم تا نکات مورد نظر اعمال شده و ما بر این اساس اساسنامه ها را به شعب استانی اعلام نموده و شعب استانی انجمن موسیقی را پابرجا نگه داریم. اساساً یکی از کارهای مهم انجمن موسیقی ایران مبتنی بر این رویکرد است که بتوانیم در هر استانی فعالیت داشته باشیم که در این راه همکاری مستمر مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها و انجمن ها یکی از دغدغه های اصلی ماست که بتوانیم این دو مجموعه را با یکدیگر همراه نماییم.
* فعالیت شعب استانی انجمن موسیقی ایران بر مبنای همان کلیدواژه «انجمن موسیقی استان» به کار خود ادامه می دهد یا مقرر است عنوان دیگری برای آن انتخاب شود؟
آنچه از این پس در این عرصه مورد عنایت قرار گرفته، فعالیت شعب استانی در چارچوب عنوان «موسسه غیرتجاری» صورت خواهد گرفت. بعنوان نمونه «انجمن موسیقی سمنان» در شکل جدید با عنوان «موسسه انجمن موسیقی سمنان» شناخته می شود.
* البته همان گونه که عرض کردم، فرایند تغییرات فعالیت شعب استانی انجمن موسیقی که از دولت قبلی شروع شد، حاشیه های فراوانی را ایجاد کرد. حالا با این فرآیندی که شما به آن اشاره کردید مقرر است شاهد چه اتفاقات موثر و مثبتی در این عرصه باشیم؟
آن اساسنامه قبلی ایراداتی داشت که بعد از مدتی توسط معاونت حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جلوی اجرای آن گرفته شد. در این حوزه مدیران ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها، با همراهی معاونت استانی وزارت خانه و مشاور برنامه معاونت امور هنری در یک کارگروهی به تدوین اساسنامه جدیدی رسیده اند. البته ما هم پس از بررسی و کارشناسی اساسنامه موجود نکاتی را مورد نظر داشتیم که می بایست این نکات رعایت شود. نکاتی که اگر مد نظر قرار گیرند شأن و جایگاه انجمن ها سر جای خودش خواهد بود.
یکی از نکات مهم اساسنامه جدید هم متمرکز بر نحوه مدیریت شعب استانی انجمن موسیقی است که از حالت انتصابی به انتخابی تغییر پیدا کرده است. روشی که بنده هم با آن موافقم. چون که هنرمندان استانی حق دارند مدیری در انجمن موسیقی استانی حضور داشته باشد که بتواند آن مجموعه را تبدیل به یک موسسه حمایت گر کند. در این چارچوب «موسسه انجمن موسیقی هر استان» آغاز به عضو گیری می کند، سپس آن دسته از افرادی که متقاضی مدیریت هستند نامزدی خویش را اعلام می کنند، پس از ثبت نام این افراد، شورای در چارچوب عنوان شورای نظارت بر تایید صلاحیت افراد موارد را بررسی نموده و بعد اسامی نهایی را برای انتخابات اعلام می کند.

* من امیدوارم با آنچه توضیح دادید، در شعب استانی انجمن موسیقی شاهد حاشیه کمتری باشیم که واقعاً در دوره ای سبب بروز اختلافات عجیب و غریبی شد که بطور قطع دود آن اول به چشم فعالان موسیقی استان ها و شهرهای کشور می رود.
اکنون شرایط بگونه ای است هر مدیرکل محترمی که در ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ها حضور پیدا می کند، بستگی به روابط خود با انجمن به ماجرا نگاه می کند. یعنی امکان دارد مدیر محترمی پیش از این مکانی را در اختیار انجمن قرار داده باشد، اما مدیرکل جدیدی بیایید و آن مکان را پس بگیرد. اینها و مشکلاتی از این دست مهم ترین نکاتی بودند که بنده از بدو آغاز به کارم در انجمن موسیقی نخستین فعالیت خویش را بر رسیدگی به امور استان ها متمرکز کردم.
در این راستا هم تابحال چند جلسه مفصل برگزار کرده و نقطه نظرات را در رابطه با اساسنامه دریافت کردیم. بنده بازهم تاکید می کنم این اساسنامه از زمان اجرای آن تا دو سال بطور قطع با ایراداتی مواجه می شود که خوشبختانه راه های قانونی آن برای رفع اشکالات وجود دارد. شیوه جدید تغییر انجمن ها به موسسه شیوه معقولی است. منتها تا همین امروز که من با شما صحبت می کنم، بنا بر اینست که تغییرات مورد نظر ما اول در اساسنامه اعمال و بعد به استان ها ابلاغ شود.
* یکی دیگر از نکاتی که در رابطه با نحوه فعالیتهای انجمن موسیقی ایران بعنوان مجری سیاست های دفتر موسیقی وزارت ارشاد میتوان به اشاره نمود، در ارتباط با حوزه حمایت های مجموعه تحت مدیریت شما می شود. شرایطی که به زعم بنده طی این سال ها با نوسانات زیادی رو به رو بوده که بطور قطع می توانیم موضوع کمبود بودجه را دلیل منطقی برای کاهش حمایت ها تلقی نماییم. اما آنچه بنده به آن اشاره می کنم، کم توجهی بدنه دولتی مدیریت موسیقی کشور همچون انجمن موسیقی ایران به حوزه موسیقی جدی است که می توانست در یک ساختار نظام مندتری کمک قابل توجهی به اصلاح و ارتقا گوش شنیداری جامعه برای جذب مخاطب در حوزه موسیقی ایرانی، موسیقی کلاسیک و اساساً موسیقی جدی انجام دهد. نکته هایی که تصور می کنم، تا حدی از آن غافل مانده ایم.
من پیش از این که به انجمن موسیقی بیایم، برنامه خودم را به آقای اله یاری داده بودم و گفته بودم آنچه در فکر و برنامه من است را بررسی کنید و ببینید با این برنامه من به درد حضور در انجمن موسیقی ایران می خورم یا نه؟ البته در جهت سئوالی که مطرح کردید، نکاتی وجود دارد، اول این که بخشی اعظمی از «حمایت» موضوع «بودجه» است. در این چارچوب انجمن هم می بایست بودجه «فعالیت محور» داشته باشد. یعنی ما بر مبنای فعالیت هایمان است که بودجه دریافت می نماییم که از آن جمله میتوان به جشنواره موسیقی جوان، جشنواره موسیقی فجر و دیگر رویدادهای این چنین اشاره داشت.
در حوزه برگزاری اجراهای صحنه ای تلاش می نماییم هزینه ها را پرداخت و حتی هر آنچه در بخش بلیت فروشی اتفاق می افتد برای گروه باشد آنچه در این عرصه مورد توجه قرار گرفته اینکه، ما در رابطه با چند موضوع با دفتر موسیقی به تعاریفی رسیدیم که بتوانیم بر مبنای تعریف این موضوعات بعنوان فعالیت بودجه های لازم را دریافت نماییم. البته تفاوت مهم انجمن موسیقی با بخش خصوصی اینست که ما نباید موضوع «تولید» را بعنوان محور اصلی فعالیت هایمان در نظر بگیریم مگر در موارد خیلی خاص مانند مقاطعی که بخش خصوصی توان مالی تولید آنرا نداشته باشد و ما بعنوان انجمن می توانیم در آن پروژه خاص بودجه ای را بعنوان حمایت پرداخت نماییم.
ترجیح بنده در انجمن موسیقی اینست که ما باید بخش خصوصی را در عرصه تولید فعال نماییم. یعنی وقتی هنرمندی آلبومی را به انجمن موسیقی ایران برای حمایت ما می آورد، ما فرآیندی را برای او فراهم سازیم که اگر اثر مورد نظر نگاه مثبت هیات امنا و شورای فنی ما را پیش روی خود داشت، ما به موسسه مورد نظر اعلام می نماییم شما آلبوم را منتشر کن و ما بعد از انتشار تعداد مورد توافقی از آلبوم را خریداری می نماییم. برای اینکه اگر ما بعنوان انجمن موسیقی بخواهیم در کنار بخش خصوصی فعالیت نماییم تبدیل به رقیب بخش خصوصی می شویم. این نه در حوزه اختیارات و نه در حوزه تفکرات مدیریتی من است. چون بخش خصوصی در عرصه تولید موسیقی جدید در اکثر موارد ضعف مالی دارد و این انجمن موسیقی است که در حد توان و بودجه و امکانات خود می تواند به یک موسسه کمک نماید.
به اعتقاد من در این فرایند هم موسسه فعال در بخش خصوصی منتفع می شود، هم مولف و هم چرخه اقتصادی مورد نظر مورد حمایت قرار می گیرد. شما مطمئن باشید نگاه انجمن در همراهی با هنرمندان و تعامل با آنها در حوزه های انتشار، همکاری و حمایت در اجراهای صحنه ای جدی است. ما در حوزه برگزاری اجراهای صحنه ای تلاش می نماییم هزینه ها را پرداخت و حتی هر آنچه در بخش بلیت فروشی اتفاق می افتد برای گروه باشد. در همین چارچوب برگزاری بزرگداشت های مهم و ویژه برای هنرمندان موسیقی نیز یکی از مهم ترین اهداف ما در حوزه های حمایتی است.
* البته انجمن موسیقی ایران وعده های انجام نشده زیادی دارد که کار شما را برای اجرایی کردن آنچه بعنوان برنامه های خود اشاره کردید، سخت می کند.
نهایت تلاش من اجرایی شدن طرح هایی است که برای انجمن موسیقی ایران در نظر گرفته ایم. در اینجا هم لازم است تشکر ویژه ای از هیات امنا، معاونت امور هنری و دفتر موسیقی وزارت ارشاد داشته باشم که واقعاً همراهی شایسته ای با من برای اجرایی شدن کارها دارند. من بسیار خوشبین هستم که طی ماه های پیش رو. بتوانم بخشی از حمایت ها را در برنامه هایی که مد نظر قرار دادیم، به صورت اجرایی تقدیم جامعه موسیقی نماییم.
* حالا که صحبت از برنامه های آینده شد، بد نیست برپایه حقیقت ها و شرایط فعلی فرهنگ و هنر کشور، به معرفی بعضی از همین برنامه هایی که به آن اشاره کردید، بپردازید. فرآیندی که بطور قطع می بایست بر مبنای بعضی از اولویت ها و مولفه های در رابطه با وظایف انجمن پیش روی اهالی موسیقی قرار گیرد.
ما سال آینده سه رویکرد اصلی را در انجمن موسیقی ایران دنبال خواهیم کرد. نخستین رویکرد ما تولید و شناساندن زیرساخت های هنری موسیقی ایران بر پایه «موسیقی ردیف دستگاهی ایران»، «موسیقی نواحی» و موسیقی مبتنی بر آموزه های دانشگاهی است. من معتقدم فارغ از وظایف ذاتی و اجرایی که انجمن موسیقی ایران دارد، توجه به زیرساخت ها نیز امری مهم و ضروری به نظر می رسد.
اولویت دیگری که از همان روز اول ورودم به انجمن موسیقی ایران روی اجرایی شدن آن تاکید فراوانی داشتم شناسایی استعدادهای موسیقی در شهرستان ها، پشتیبانی از آنها و آشنا کردن این عزیزان با حوزه حرفه ای فرایند تولیدات موسیقایی کشور و معرفی شان به جامعه هنری برای ورود به فضای حرفه ای است. البته بطور حتم برای تحقق چنین برنامه ای، هماهنگی دستگاههای دیگر نیز لازم است.
سومین کاری که تصمیم داریم در سال آینده روی آن متمرکز باشیم ورود به عرصه دیجیتال و حضور در فضای بین المللی تولیدات موسیقایی با اتکا به تولیدات و ‌بایگانی غنی انجمن موسیقی ایران است. به اعتقاد من انجمن موسیقی ایران دربرگیرنده غنی ترین ‌بایگانی موسیقی است که وقتی به آنها رجوع کردم خودم آرزو داشتم روزی حداقل یک مرتبه این آثار را می دیدم. البته به صلاحدید دوره های قبل تصمیم بر این بوده که چنین آثاری در معرض دید عموم گذاشته نشود، اما بنده تاکید دارم که خیلی از این آثار باید در معرض تماشای جامعه موسیقی قرار بگیرد. چون که چنین اجراهای نوستالژیک و پرارزش از استادانی که امروز در بین ما نیستند دربرگیرنده شرایطی است که نسل امروز دسترسی به آنها ندارد و می بایست از یک مرجعی چنین گنجینه هایی در معرض دید علاقه مندان قرار گیرد. به هر حال ایجاد کانال هایی برای حضور در شبکه های گسترده حوزه دیجیتال مارکتینگ موسیقی یکی از مهم ترین کارهای انجمن منهای برگزاری جشنواره هاست که امیدوارم بر مبنای سه اولویتی که به آن اشاره کردم بتوانیم دستاوردهایی را داشته باشیم.

* خودتان تصور می کنید از این اهدافی که به آن اشاره شد، مشخصاً در سه ماه اول سال ۱۴۰۲ کدامیک عملی تر می شوند؟
ما در بخش تولید و شناسایی استعدادهای شهرستان کارهای جدیدی را با سه اثر شروع کردیم که بزودی اطلاعات در ارتباط با این آثار را اطلاع رسانی خواهیم کرد. در حوزه آلبوم ها نیز سه آلبوم را آماده کردیم که بزودی جزئیات آن منتشر می شود. شما مطمئن باشید ما در سال آینده هر سه هدفی که اشاره کردم با سرعت دنبال می نماییم و در هر کدام هم به نتیجه برسیم اطلاع رسانی لازم را انجام خواهیم داد.
قطعاً یکی از طریق های شناساندن هنرمندان و استعدادها تشکیل ارکسترهاست. اما داشتن ارکستر زیرساخت و بودجه می خواهد، که امیدوارم در سال بعد بتوانیم نیم نگاهی به این مورد هم داشته باشیم * موضوع حمایت یا تشکیل ارکسترهای موسیقی بخصوص ارکسترهای در رابطه با حوزه موسیقی ردیف دستگاهی ایران و موسیقی نواحی می تواند یکی از اهداف موثر انجمن موسیقی ایرانی برای ساماندهی وضعیت بحرانی و آشفته هنرمندان فعال این عرصه برای دستیابی به اولویت هایی که اشاره کردید باشد، آیا انجمن موسیقی در این حوزه به فکر ساماندهی یا تشکیل ارکسترهایی وابسته در این حوزه هست؟
در اساسنامه انجمن موسیقی به صورت کلی در رابطه با پشتیبانی از همه گونه های موسیقی صحبت شده که طبیعتاً موضوع ارکسترها هم می تواند در این حوزه بررسی شود. ولی همه می دانیم که داشتن یک ارکستر با عنایت به آنچه شما به آن اشاره داشتید، بودجه قابل توجهی می خواهد که حالا در حوزه های دولتی، فقط دو ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر موسیقی ملی زیر مجموعه بنیاد فرهنگی هنری رودکی مشغول به فعالیت هستند. البته من دنبال برنامه هایی برای ارکسترها هستم ولی نمی دانم این دیدگاه چه زمانی می تواند به نتیجه برسد.
آنچه بنده و همکارانم برای تشکیل ارکسترها در انجمن موسیقی ایران روی آن تمرکز داریم با فرایند فعالی ارکسترهای دولتی بسیار متفاوت می باشد. برای اینکه کاری که ارکسترهای انجمن موسیقی انجام می دهند بسیار متفاوت تر از فضای یک ارکستر عمومی است. بعنوان مثال ما شاید ارکستری داشته باشیم که زیرنظر یک شورای تخصصی، شرایطی را فراهم آورد که آثار آهنگسازان برتر جشنواره موسیقی جوان در آن اجرا شود و یا در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی گروهی داشته باشیم که رپرتوار خاصی را برای ما اجرا کنند. بطور حتم اگر فضای دگرگونه اندیشیدن را در این دو حوزه پیدا کنم، بطور قطع یکی از طریق های شناساندن هنرمندان و استعدادها تشکیل ارکسترهاست. اما داشتن ارکستر زیرساخت و بودجه می خواهد، که امیدوارم در سال بعد بتوانیم نیم نگاهی به این مورد هم داشته باشیم.
* آیا میتوان بر مبنای آنچه از تشکیل احتمالی ارکسترهای زیرنظر انجمن موسیقی به شرط فراهم سازی امکانات زیرساختی اشاره کردید، بالاخره شاهد رونمایی و تشکیل یک ارکستر بزرگ از سازهای موسیقی نواحی ایران نیز به شرط استمرار در برنامه هایش باشیم؟
من اصولاً اهتمام می کنم برپایه داشته ها کار کنم. ما از نظر تخصصی بودجه ای نداریم که بتوانیم آن ارکستر بزرگی که شما مد نظرتان است تشکیل بدهیم و بر پایه آن همچون دیگر ارکسترهای دولتی به هنرمندانش حقوق ماهانه تقدیم نماییم. ولی همین الان که با شما صحبت می کنم درصدد آماده سازی برای تولید یک لوح فشرده از ضبط جدید ارکستر موسیقی نواحی «سازینه» هستیم که چندی قبل در تالار رودکی تهران ضبط شد و احتمالا مقرر است در عید فطر در چارچوب یک بسته بسیار باکیفیت به مخاطبان ارائه شود. به هر ترتیب اگر واقعاً به سمت و سویی برویم که بتوانیم بودجه لازم را جذب نماییم بطور قطع این اولویت انجمن است که ارکسترهای مستقل داشته باشد. اما با عنایت به زیرساخت ها این کار درحال حاضر مقدور نیست.
ادامه دارد…

منبع: