آبنما کار: در سال 1402 تعداد زیادی از هنرمندان هنرهای تجسمی کشور را از دست دادیم که می توان به چهره هایی چون احمدرضا احمدی، جلال شباهنگی، محمدمهدی هراتی، سهراب مرزبان و احمد خلیلی فرد اشاره نمود.
خبرگزاری مهر-گروه هنر-آزاده فضلی؛ «خاک زمین جز به هنر پاک نیست / و این هنر امروز در این خاک نیست»؛ یکی از آه و افسوس های خبرنگاری هنری، انتشار خبر درگذشت چهره ها و مفاخر هنری است، همچنان که سال ۱۴۰۲ نیز از این قاعده طبیعی مستثنی نبود و متأسفانه برخی از چهره ها و هنرمندان در این سال ما را تنها گذاشتند. بطور قطع این هنرمندان و مفاخر هنری کشور نامی نیک از خود بر جای گذاشتند که با یاد کردن آنها، هم خیری به روح آنها می رسد هم با تماشای آثار بر جای مانده از آنها، روان مخاطبان شاد می شود و در حقیقت مصداقی از این قطعه شعر سعدی است: «نامی ز ما بماند و اجزای ما تمام / در زیر خاک با غم و حسرت نهان شود».
در گزارش پیش رو، به بازخوانی اخبار ناگوار از سفر ابدی هنرمندان تجسمی در سال ۱۴۰۲ می پردازیم.
۲۶ فروردین؛ درگذشت محمد هژبر ابراهیمی پیشکسوت مجسمه ساز کرمانی
محمد هژبر ابراهیمی هنرمند پیشکسوت مجسمه ساز ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ به سبب تبعات بیماری ناشی از کرونا در کرمان از دنیا رفت. پیکر او از مقابل موزه هنرهای معاصر کرمان به سمت قطعه هنرمندان شهر کرمان تشییع و به خاک سپرده شد.
محمد هژبر ابراهیمی متولد ۱۳۰۵ پاریز و فارغ التحصیل رشته مجسمه سازی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۸ بود. وی از کودکی شاگرد علی اکبر صنعتی بود و نقش مؤثری نیز در برگزاری موزه «آثار استاد صنعتی» در میدان توپخانه تهران و همین طور موزه صنعتی کرمان داشته است. وی، مجسمه عیسی ماهانی را با فایبرگلاس و به طول ۴ متر ساخته است که در پارک مشاهیر کرمان نصب شده است. این مجسمه آخرین مجسمه شهری این هنرمند محسوب می شود. تندیس امیرکبیر در رفسنجان، تندیس صنایع دستی در کرمان، تندیس نبرد گاوها در جزیره ناژوان زاینده رود اصفهان و تندیس فردوسی در دانشگاه اصفهان تنها تعدادی از آثار برجسته اوست. از دیگر کارهای این هنرمند می توان به برگزاری چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی در تهران، اصفهان و رفسنجان اشاره نمود.
یکی از آثار شاخص این هنرمند مجسمه ساز، مجسمه فلزی «اسپریچو» (گویش کرمانی پرستو) است که آن زنده یاد در اولین سمپوزیوم مجسمه سازی کرمان آنرا ساخت و هم اکنون در یکی از خیابان های کرمان نصب است.
هژبر ابراهیمی یکی از مجسمه سازان برآمده از مکتب کرمان بشمار می رود که سهم به سزایی در رواج مجسمه سازی ایران داشته است. او که از اعضای قدیمی انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران بود، معتقد می باشد که هنر مانند گوشت و پوست باید با وجود هنرمند آمیخته شود و برای هنر پایانی نمی توان فرض کرد. با همین نگاه عاشق آثارش است و لطمه دیدن هر یک از آنها برایش دردناک است.
از زنده یاد هژبر ابراهیمی، فیلم مستندی با عنوان «هژبر کرمانی» در سال ۱۳۹۱ به نویسندگی و کارگردانی مجید فدایی تولید شده است.
۲۷ فروردین؛ درگذشت سهراب مرزبان گرافیست
سهراب مرزبان هنرمند نقاش و از اعضای انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران یکشنبه شب ۲۷ فروردین ماه از دنیا رفت.
سهراب مرزبان متولد ۱۳۳۵ و از هنرمندانی بود که دوره های متفاوتی را در نقاشی تجربه و آثار متنوعی خلق کرد. مجموعه اخیر نقاشی های وی نماهای دور و نزدیک طبیعت بود. وی در مجموعه نقاشی های طبیعت خود، بدنبال زیبایی در جزئیات بود. مرزبان سال هایی را در خارج از ایران در مالزی و اتریش زندگی کرد و مدتی بعد به ایران بازگشت و به نقاشی و طراحی گرافیک پرداخت.
او، هنرمندی بود که از یک سو از پیشکسوتان گرافیک ایران است و از طرف دیگر با نقاشی خط ها و کالیگرافی هایش شناخته می شد. کارهای وی در کشورهای بسیاری به نمایش درآمده و در خارج از ایران هنرمندی نام آشنا در نقاشی خط و کالیگرافی شمرده می شود.
۱۴ اردیبهشت؛ درگذشت هنرمندی که «معراج» و «ظهر عاشورا» را خلق کرد
احمد خلیلی فرد هنرمند باسابقه نقاشی که مدتی در بستر بیماری بود، بامداد پنجشنبه ۱۴ اردیبهشت ماه فوت کرد.
زنده یاد احمد خلیلی فرد متولد ۱۳۳۹ سنندج، دارنده مدرک کارشناسی نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا، کارشناسی ارشد نقاشی از دانشگاه تربیت مدرس و عضو هیأت علمی دانشگاه سوره بود.
او بواسطه برگزاری کارگاه هایی در کشورهای روسیه، لبنان، ایتالیا، آفریقا، چین و همین طور حضور در ۲ دوره ترینال داکا مرکز بنگلادش به چهره و مدرسی شناخته شده در سطح بین المللی تبدیل شد. ورک شاپش در دانشگاه شولوخوف روسیه که با ارائه یک اثر که برگرفته از عروج سلطان محمد بود به قدری از طرف هنرجویان خارجی مورد توجه قرار گرفت که اعجاب همگان را برانگیخت. وی بر این باور بود که نقاشی برای این همیشه جذاب است که یک نقاش با رنگ، روغن و بوم بتواند هر آن چیزی را که وجود ندارد، به وجود بیاورد.
خلیلی فرد نقاشی بود که ردی از احساس و نوستالژی در آثارش مشهود بود و شاید بنا بر این هم بود که تابلوهایش در بینال ها مخاطبان زیادی حضور داشت و ردی از آثارش بر سینه دیوارهای تهران ماندگار شد. او اعتقاد به فیگوراتیو و موضوع در نقاشی داشت و با رجوع به خاطرات گذشته به حال فکر می کرد و نتیجه را در آینده می دید و به همین دلیل هم گذشته و حال و آینده با هم در آثارش متجلی می شد.
او نقاشی های خودرا نشأت گرفته از نگارگری ایرانی و مکتب آرت نوو معرفی می کرد و توانسته بود سال ۲۰۰۲ در برج لدوفنس پاریس مدال برنز و ۲ دیپلم افتخار را برای پرداخت هنری اش به موضوعات فرازمینی کسب کند. وی همین طور نشان درجه یک هنری را نیز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد و توانست در سال ۱۳۸۷ جایزه و دیپلم افتخار هنر مقاومت را از آن خود کند.
خلیلی فرد که همچون هنرمندان متعهد و انقلابی حوزه هنرهای تجسمی بود با خلق آثاری چون «معراج» و «ظهر عاشورا»، ارادت خود به حضرت سیدالشهدا (ع) را با زبان هنر اثبات کرد. موضوعات آثار او عارفانه، حماسی، عاشقانه و تغزلی است و در بین آثار انبوهی که خلق کرد، به مقاومت مردم کوبانی در مقابل نیروی تروریستی داعش نیز اشاره نموده است که تابلوی زنی با پرنده سفید در یک دست و تفنگی در دست دیگر یکی از همین نقاشی هاست.
۷ خرداد؛ درگذشت استادی که هنرش از مرزها فراتر رفت
محمدمهدی هراتی هنرمند پیشکسوت و عضو گروه هنرهای سنتی و صنایع دستی فرهنگستان هنر ۴ خرداد ماه فوت کرد.
محمدمهدی هراتی استاد پیشکسوت و خلاق هنرهای تجسمی متولد دهه ۱۳۲۰ در قوچان بود. وی بعد از تحصیلات مقدماتی به تهران آمد و تا مقطع دکتری نقاشی و هنرهای سنتی در دانشگاه تهران تحصیل کرد. او حدود نیم قرن در رشته های مختلف هنرهای تجسمی، از طراحی، نقاشی سیاه قلم، رنگ روغن، آبرنگ، قطاعی و لایه چینی، نگارگری، رنگ سازی سنتی، نقاشی روی چوب و قلمدان، نقاشی روی شیشه، سرامیک و چرم، نقاشی با رنگ های لعابی روی کاشی و سرامیک گرفته تا خوشنویسی خطوط کهن، به ابداع و ارائه هنر خود مشغول بود.
هراتی بیش از ۵۰ کتاب در عرصه های مختلف پژوهش و آموزش هنر به رشته تحریر درآورده است. یکی از خاصیت های بارز استاد هراتی این است که هنر را از از پدر خود آموخته و به فرزندان خود نیز راه و روش فعالیت در عرصه هنر را نشان داده است و به همین مناسبت، خاندان هراتی در سلک خاندان های هنری قرار می گیرند.
زنده یاد هراتی تا قبل از درگذشت در فرهنگستان هنر در «گروه هنرهای سنتی» و در گروههای برنامه ریزی هنرهای ایرانی دانشگاه ها عضویت داشت. مدتی هم مسؤولیت و مدیریت گروههای هنرهای تجسمی و نقاشی و هیأت علمی دانشگاه سوره را برعهده داشت.
۶ تیر؛ درگذشت جمیله وفاکیش در سکوت خبری
جمیله وفاکیش هنرمند نقاش روز سه شنبه ۶ تیر ماه در یکی از بیمارستان های دماوند دارفانی را وداع گفت و در سکوت خبری به خاک سپرده شد.
جمیله وفاکیش متولد ۱۳۳۱ در تهران بود و در رشته نقاشی هنرستان هنرهای زیبا و دانشکده هنرهای تزئینی (دانشگاه هنر کنونی) تحصیل کرد.
وفاکیش سبک نقاشی منحصر به خودش را داشت. وی در بازنمایی، سبک و ساختار زیبایی شناسانه خودش را داشت. با نقاشی مدرن بطورکامل آشنا بود و آنرا به کار می گرفت. همراهی تخیل بی انتهای او کارش را در زمره نقاشان «رئالیسم جادویی» قرار می دهد. او به حیوانات توجهی ویژه داشت و وقت زیادی صرف پرستاری از گربه ها می کرد. این توجهش به حیوانات در آثارش نیز مشهود است. در آثار نقاشی جمیله وفاکیش، همین طور وجه و حالتی اساطیری نیز دیده می شود که این خصلت و سبک ویژه اش او را در زمره نقاشان پست مدرن قرار می دهد.
۲۰ تیر؛ درگذشت احمدرضا احمدی نقاش و شاعر شمعدانی ها
احمدرضا احمدی شاعر و نویسنده کشورمان بعد از تحمل مدت ها بیماری سه شنبه ۲۰ تیر از دنیا رفت.
احمدرضا احمدی متولد ۳۰ اردیبهشت سال ۱۳۱۹ در شهر کرمان بود و سال ها در حوزه، ادبیات، شعر، نویسندگی و سینما فعالیت کرد. او در حوزه شعر، موسیقی، ویراستاری و ادبیات کودک و نوجوان نیز کارهای بسیاری داشت. این شاعر شناخته شده مؤسس و موسس موج شعر نو و پیشگام سورئالیسم در ادبیات کودکان بود. یکی از درخشان ترین آثار او «سفر در شب» کتابی است که به موضوع های اجتماعی، صلح، همزیستی، تحمل و همکاری اشاره می کند. از دیگر آثار او نیز می توان به «از بارانی که دیر بارید»، «میوه ها طعم تکراری دارند»، «هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود»، «روزی برای تو خواهم گفت» و «هزار پله به دریا مانده است» اشاره نمود.
احمدرضا احمدی نمایشگاه های نقاشی انفرادی و جمعی زیادی را در گالری های مختلف برگزار کرده است. دومین نمایشگاه انفرادی آثار نقاشی احمدی با عنوان «لکه ای از عمر بر دیوار بود» شهریور سال ۱۴۰۰ در گالری اُ برپا شد. نمایشگاه نقاشی «هزار اقاقیا در چشم تو هیچ بود» نیز نخستین نمایشگاه انفرادی او بود که سال ۱۳۹۸ در گالری کاما برگزار و با استقبال خوبی مواجه گردید.
۲۶ مرداد؛ روزی که نقاش دشت ها و کویرها درگذشت!
جلال شباهنگی هنرمند پیشکسوت طراح گرافیک، نقاش و مجسمه ساز در سن ۸۸ سالگی و بعد از مدتی بیماری از دنیا رفت. جلال شباهنگی سابقه بیش از ۳۰ سال تدریس در حوزه آموزش نقاشی در ایران و جهان را داشت.
زنده یاد شباهنگی مدرک کارشناسی تبلیغات گرافیکی و مدرک کارشناسی ارشد طراحی گرافیک و نقاشی معاصر خودرا از دانشگاه سن خوزه کالیفرنیا دریافت کرده بود. وی همین طور استاد و دانشیار دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و عضو شورای تحصیلات تکمیلی گروه هنرهای تجسمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. زنده یاد شباهنگی عضو پیوسته فرهنگستان هنر و عضو و نماینده دانشگاه تهران در طرح و برنامه ریزی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در بخش هنر بود.
این استاد پیشکسوت گرافیک و نقاشی همین طور سازنده احجام شیشه ای Glass Blowing در ایران و مورانو ایتالیا بود. از آثار تألیفی وی می توان به «نقاشی های جلال شباهنگی» با مقدمه مرتضی ممیز، «صور خیال»، «خلاقیت در رنگ» و «اصول طراحی سه بعدی» اشاره نمود. دشت ها، کویرها، گل و مرغ ها و حجم های شیشه ای از مجموعه آثار مشهور این هنرمند فقید است.
۲۸ شهریور؛ درگذشت عمو نادر عکاس در سکوت خبری
نادر شبانی آذر معروف به «عمو نادر» از عکاسان پیشکسوت عرصه پرتره روز سه شنبه ۲۸ شهریور ماه در سن هفتاد و سه سالگی دارفانی را وداع گفت.
نادر شبانی را که عکاسان به سبب کسوت هنری اش «عمو نادر» خطاب می کردند، متولد اول فروردین ۱۳۲۹ تهران بود. او با قامتی بلند و سبیل های پرپشت و البته نگاه نافذ هنرمندی شیرین سخن و گم گشته در گذشته های دور و نزدیک بود که در عکاسخانه قدیمی به نام «شیما» در خیابان وزرا از جوانی تا بازنشستگی مشغول فعالیت بود و این مُهری است بر سَند عاطفی بودن این هنرمند بهادار عرصه عکاسی.
او اواخر شهریور ۱۴۰۲ برای یک عمل جراحی ساده در بیمارستان بستری شد، اما هنگام عمل سکته کرد و بعد از انتقال به بخش مراقبت های ویژه بیمارستان با سکته دوم گرفتار بیهوشی شد.
این هنرمند بهادار عرصه عکاسی بعد از چند روز کما، عاقبت روز ۲۸ شهریور دار فانی را وداع و در قطعه ۶۹ بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
۲۹ شهریور؛ درگذشت یدالله درخشانی هنرمند باسابقه نقاش
یدالله درخشانی به سبب عفونت ریه در بیمارستان ایرانشهر بستری بود و ۲۹ شهریور ماه در همین بیمارستان چشم از جهان فرو بست.
یدالله، رضا، مجید و حبیب درخشانی چهار برادری هستند که از مفاخر ملی و بین المللی منطقه سنگسر استان سمنان محسوب می شوند. از این چهار برادر، مجید هم اکنون در حوزه موسیقی فعالیت دارد. یدالله درخشانی، متولد سال ۱۳۱۷ در مهدی شهر بود که در خانواده ای هنرمند پرورش یافت و همزمان با تحصیل در رشته نقاشی و تدریس این هنر به کودکان و نوجوانان، استاد اول خیلی از نقاشان صاحب نام استان سمنان و کشور شد. وی علاوه بر آموزش، خالق آثار فاخر و برتر کشور در رشته نقاشی با گرایش های مختلف بود.
یدالله درخشانی که از جوانی به هنر علاقمند شد، نقاشی را نزد جعفر پتگر آموخت. سپس وارد دانشکده های هنرهای زیبا شد. او بیشتر زندگی خودرا به آموزش نقاشی و هنر می پرداخت و دهه ها در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مشغول آموزش بود. از شاگردان سرشناس وی می توان به رضا درخشانی (برادرش)، مسعود سعدالدین، احمد امین نظر و محمدعلی بنی اسدی اشاره نمود.
وی بطور محدود به شهرسازی و معماری میادین و ساختمان ها نیز می پرداخت. با اهمیت ترین خاصیت معماری او استفاده از اشکال هندسی و چهارگوش است که به صورتی یادآور معماری هندسی بناهای ایرانی اسلامی و همین طور تاکیدی بر اصول تعادل و تنوع در ترکیب رنگ ها و اشکال هندسی هستند.
۲۳ مهر؛ نادر ترکمن نقاش کهن الگوها درگذشت
نادر ترکمن هنرمند نقاشی که نقاشی هایش تداعی کننده سفری دور و دراز در کهن الگوها بود، بر اثر سرطان معده در تهران فوت کرد.
زنده یاد ترکمن متولد ۱۳۴۰ در تهران، تحصیلات مقدماتی خودرا در هنرستان هنرهای زیبای تهران (۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷) گذراند و تحصیل دانشگاهی را در دانشگاه ایالتی نبراسکا (۱۳۵۹ تا ۱۳۶۴) طی کرد.
وی نخستین نمایشگاه انفرادی خودرا سال ۱۳۷۴ در گالری گلستان برگزار کرد و بعد از آن، در سال ۱۳۷۶ دومین نمایشگاه انفرادی خودرا در گالری منصوره حسینی روی دیوار برد. آخرین نمایشگاه این هنرمند نیز سال ۱۳۹۶ در گالری سهراب اجرا شد. او آثار خود را، در نمایشگاه های انفرادی و گروهی بسیاری در واشینگتن و تهران به نمایش گذاشت.
نادر ترکمن در زندگی خود همیشه در پی کشف ایده ها و معناهای تازه بود و این خصلت را بوسیله جست وجوی عینی در ناخودآگاه پی می گرفت. خودش می گفت در نقاشی هایش اهتمام کرده از «پایان های متقارن» فاصله بگیرد؛ با اینحال بر این باور بود که در هندسه، یک نیروی متقارن ذاتی وجود دارد که مبارزه با آن دشوار است.
۲۹ آبان؛ درگذشت مش صفر نقاشان ایرانی
منوچهر صفرزاده معروف به «مش صفر» ۲۹ آبان ماه در سن ۸۰ سالگی از دنیا رفت.
صفرزاده هنرمند نقاش پیشکسوت، یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان هنر مدرن ایران متولد سال ۱۳۲۲ در تهران، هنرآموخته هنرستان هنرهای زیبا تهران و هنرکده هنرهای تزیینی بود. او فارع التحصیل سال ۱۳۴۰، از شاگردان هانیبال الخاص در هنرستان بود که بعداً همکار او شد و آثاری باارزش با درون مایه مشابه خصوصاً در بحبوحه انقلاب خلق کردند.
وی خودرا مش صفر می نامید و به موازات جریانات مهم هنر مدرن ایران همچون جنبش سقاخانه زیست هنری کرده بود اما همیشه در تلاش بود خودرا جزو هیچ کدام از جریانات هنر مدرن ایران به حساب نیاورد.
نگاه اکسپرسیو صفرزاده به رنگ و فرم، آثار وی را متمایز کرده و کشف سهل و ممتنع محتوای فرمال آثار او سبب شده مخاطبان گوناگونی داشته باشد، زنده یاد صفرزاده در زمره با اهمیت ترین نقاشان فیگوراتیو ایران شمرده می شود که آثاری درخشان و ماندگار از خود به یادگار گذاشت.
این هنرمند فقید معتقد بود که بیش از پنجاه سال از عمر خودرا صرف نقاشی کرده و حجم بالای آثار و نمایشگاه هایش گواه این مدعاست؛ «طراحی مثل شعر است و نقاشی مثل رمان.»
۹ آذر؛ درگذشت محمدرضا جودت از بنیان گذاران معماری مدرن ایران
محمدرضا جودت هنرمند معمار پیشکسوت ایرانی که از بنیانگذاران معماری مدرن ایران بود، در سن ۸۴ سالگی از دنیا رفت.
محمدرضا جودت ۱۳۱۸ در اردبیل متولد شد. بعد از گذراندن دوره ابتدایی و دبیرستان در سال ۱۳۴۰ در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رشته نقاشی را ناتمام رها کرد و در رشته معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی با مدرک فوق لیسانس فارغ التحصیل شد. وی عضو هیات علمی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی، مدیرعامل شرکت مهندس مشاور جودت و همکاران، عضو هیات امنای انجمن مفاخر معماری ایران و از موسسان تالار ایران (قندریز) بود.
طراحی و مدیریت پروژه های گوناگونی همچون طراحی معماری دانشکده های پزشکی و پیراپزشکی سمنان و سنندج و سالن آمفی تئاتر بندرعباس را در کارنامه خود دارد. تالیف کتاب های بررسی هنری اجتماعی امپرسیونیسم، معماری قدیم و جدید ژاپن و ترجمه کتاب هایی چون «ریشه های معماری مدرن»، «معماری دیکانستراکشن»، «معماری و دیکانستراکتیویست»، «پایان هنر»، «زهدان های معماری»، «تو معماری را ترسیم می کنی ولی من آنرا می سازم» همچون آثار این معمار فقید است.
۲۰ بهمن؛ ایرج تنظیفی بنیان گذار مجسمه سازی با مس درگذشت
ایرج تنظیفی هنرمند پیشکسوت نقاش و مجسمه سازی معاصر ایران که بنیان گذار استفاده از فلز مس و مسگری ایرانی در هنر مجسمه سازی مدرن کشور محسوب می شود، ۲۰ بهمن ماه از دنیا رفت.
ایرج تنظیفی متولد ۱۳۱۷ شهر گرگان بود و تحصیلات خودرا در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به انجام رسانده بود. این هنرمند از همان زمان تحصیل با شرکت در مسابقات هنری و کسب مقام اول توانست استعداد خودرا به همگان نشان دهد.
وی در سالهای دهه ۵۰ با برگزاری نمایشگاه های گوناگون نقاشی به عنوان یکی از هنرمندان برجسته کشور نام خودرا بیان نمود. وی در این سال ها با شیوه نقاشی سوررئالیستی و نوعی بیان تلخ اعتراضی اجتماعی یکی از هنرمندان شاخص متعهد کشور شد.
این هنرمند در سالهای پایانی دهه ۵۰ با فراگیری صنعت مسگری ایرانی و توجه به ارزش های نهان آن، مبادرت به خلق مجسمه های مدرن با بهره گیری از فرم های رایج در ابزارهای عامیانه ایرانی مانند لگن ها و مجمع های مسی کرد. تنظیفی همین طور در دهه ۶۰ شمسی مروج نقاشی هایپر رئالیستی در ایران شد.
وی از دهه هفتاد تا حالا علاوه بر هنر مجسمه سازی، مجموعه ای از آثار نقاشی با الهام از جنگ تحمیلی و تاثیرات روانی آن خلق کرد. این مجموعه با نام «انسان جنگ، استخوان سنگ» خلق شده است و تابلوهایی با تکنیک رنگ برجسته بر روی تخته هستند. این آثار از زبان سمبولیک ویژه و منحصر به فردی برخوردار می باشند.
خبرگزاری مهر در ایام پایانی سال که با ایام عزیز ماه رمضان نیز مصادف شده است، برای همه هنرمندان رخت بر بسته از دنیا طلب مغفرت و غفران الهی دارد.