زنی که زیر سایه نقاشان مشهور از یاد رفت

به گزارش آبنما کار، بمحض این که نام «امپرسیونیسم» به گوش می رسد، معمولاً هنرمندانی همچون «مونه»، «رنوآر»، «پیسارو» و «دگا» در ذهن تداعی می شوند. اما نباید از دیگر شخصیت مهم این جنبش غافل شویم: «برت موریسو».
به گزارش آبنما کار به نقل از ایسنا، «برت موریسو» یکی از بزرگترین بانوان جنبش «امپرسیونیسم»، شاگرد «کامی کورو» و همسر «اوژن مانه» بود. به رغم اهمیت «موریسو» در «امپرسیونیسم»، او همیشه تحت تاثیر هنرمندان مشهورتر معاصر خود قرار گرفته است.
برای درک آثار او و چالش هایی که او به عنوان یک هنرمند زن با آن روبرو بود، مهمست که نقاشی های برت موریسو را با در نظر گرفتن شرایط زمانه اش تحلیل نماییم. در ادامه به تعدادی از آثار هنری «موریسو» می پردازیم.

«مادر و خواهر هنرمند»(۱۸۷۰-۱۸۶۹)


می توان اظهار داشت که «برت موریسو» خوشبخت بود که در یک خانواده ثروتمند متولد شد و والدینش او و خواهرش «ادما» را تشویق می کردند که در کلاس های نقاشی شرکت نمایند. با این وجود، زن بودن در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی به آن معناست که این هنرمند با محدودیت ها و چالش هایی مواجه بوده است.
«موریسو» با «ادوارد مانه» آشنا بود. «مانه» پرتره هایی از «موریسو» نقاشی می کرد و هنر او را از روش های مختلفی تحت تاثیر قرار داده بود.

«گهواره»(۱۸۷۲)


یکی از چالش های بزرگی که هنرمندان زن آن دوره با آن مواجه بودند، اتخاذ تصمیم دشوار دنبال کردن هنر نقاشی بصورت حرفه ای یا ازدواج کردن بود. «موریسو» موفق شد در هر دو این نقش ها تعادل بوجود آورد و به یک هنرمند، همسر و مادر تبدیل شد.
«موریسو» در تابلو نقاشی «گهواره» موضوع مادرانگی را در مرکز توجه قرار داده است. در این نقاشی مادری به سمت کودکش خم شده و او را تماشا می کند. این پرتره در حقیقت تصویرگر «ادما» خواهر «برت» است. «گهواره» در اولین نمایشگاه «امپرسیونیست »ها که در سال ۱۸۷۴ میلادی انجام شد به معرض نمایش گذاشته شد.

«اوژن مانه و دخترش»(۱۸۸۱)


اگر امپرسیونیسم با مقررات دانشگاهی در مبارزه بود، پس «برت موریسو» یک شخصیت انقلابی در یک جنبش انقلابی بود. همانطور که قبل تر نیز به آن اشاره کردیم، او حرفه خود به عنوان هنرمند را با ازدواج و مادرانگی در هم آمیخته بود. در نتیجه اعضای خانواده او، همچون همسر و دخترش به موضوع نقاشی های وی تبدیل گشته بودند.

«دو دختر»(۱۸۹۴)


«برت موریسو» نقاشی «دو دختر» را در آخر دوران فعالیت خود خلق کرد. این تابلو همچون خیلی از نقاشی های «موریسو» زنان جوانی را در خانه و حین انجام کارهای روزمره به تصویر کشیده است. شخصیت ها در این نقاشی با ضربات واضح قلم مو از سایر اجزای اطرافشان متمایز شده بودند. این رویکرد به همراه استفاده از طراحی های مقدماتی تحت تاثیر «آگوست رنوآر» که در طول دهه پایانی عمر «موریسو» به دوست نزدیک او تبدیل گشته بود، در نقاشی های این هنرمند مشهود است.
مورخان هنری جنبش امپرسیونیسم به آثار او انتقاد داشتند، بدین سبب او به سرعت به عنوان یک هنرمند کم اهمیت تر کنار گذاشته شد و این اتفاقات بیشتر به سبب تعصبات جنسیتی رخ داد تا کیفیت هنر یا موقعیت «موریسو» در جنبش! با اینحال خوشبختانه امروزه نگرش منصفانه و علاقه به دستاوردهای خلاقانه او درحال افزایش است.

منبع: