با حضور استادان موسیقی؛ بداهه شنیدنی شد

آبنما کار: به گزارش آبنما کار، آلبوم بداهه با نوازندگی سه هنرمند برگزیده موسیقی ایرانی طی روزهای گذشته در چارچوب یک اثر بی کلام پیش روی مخاطبان قرار گرفته است.

به گزارش آبنما کار به نقل از مهر، «بداهه» عنوان یکی از تازه ترین آثار انتشار یافته در پروسه تولید و توزیع آثار موسیقایی با هنرمندی محمدعلی کیانی نژاد، شهرام میرجلالی و سعید رودباری است که بتازگی در اختیار شنوندگان موسیقی ایرانی قرار گرفته است.
«دستگاه شور»، «آواز شوشتری»، «آواز بیات اصفهان»، «دستگاه ماهور»، «دستگاه چهارگاه»، «دستگاه سه گاه»، «آواز ابوعطا»، «آواز بیات ترک» قطعاتی هستند که در این آلبوم گنجانده شده اند.
محمدعلی کیانی نژاد نوازنده، آهنگساز و پژوهشگر موسیقی درباره ی این اثر نوشته است: این مجموعه از اواخر سال ۱۳۶۰ تا اواسط سال ۱۳۷۰ در فضایی خصوصی اجرا شد. در آخرین دوره نوار کاست و نوار ریل، که صداهای آنالوگ آنها گرم و گیرا ضبط و شنیده می شدند ذائقه شنیداری امروز متفاوت شده و از شرایط صوتی امروزی گریزی نیست.
هنرمند شایسته آقای مازیار شاهی زحمت پالایش و ویرایش صوتی را عهده دار بودند. از او سپاسگزارم و سایر هنرمندان گرامی مقامی که هرکدام به صورتی دست اندرکار شدند تا این حکایت عاشقی در غبار زمان محو نشود.
میرعلیرضا میرعلی نقی پژوهشگر موسیقی درباره ی این آلبوم نوشته است: دست کم سی سال از ضبط این اجراها گذشته و به گوش کسی نرسیده است. انتشار پالایش یافته آن، غباررویی از دستاوردی است که در آن عناصر موسیقایی، فردی و فرهنگی به هم نشینی مثال زدنی رسیده اند و لحظاتی پرتلالو آفریده اند که نمونه هایی از آنرا در هم نوازی های شهناز و کسایی شنیده ایم.
این ساحت از آفرینندگی و نوازندگی، کمال مطلوب فرهنگ موسیقی دستگاهی ایران محسوب می شده (و می شود) که امروز، زیرفشار خردکننده سلسله ای از شرایط اجتناب ناپذیر، رسیدن به سطحی حداقلی از آن نیز امکان پذیر به نظر نمی آید.
این مجموعه صوتی باارزش معرف فضای بداهه آزاد در موسیقی دستگاهی ایران است و در برداشتی شخصی نگارنده مایل است این هم نوازی را به عناصر چهارگانه طبیعت مانند کند.
نای و نفس همیشه موثر محمدعلی کیانی نژاد گویی نماد باد و آتش، زخمه های مسلسل و چالاک شهرام میرجلالی یادآور جویباری روان و تپش های زیر و بم سعید رودیاری همانند زمینی پهناور، مثالی از خاک پذیرنده و پرورش دهنده است.
اتحاد درونی این سه هنرمند، خود شمایل کاملی از اقلیم معنوی ایران است که لحظه های خیره کننده دارد و به قلب، نقب می زند. این هم نوازی، نه طرحی از پیش افکنده شده دارد و نه بدایتی و نه نهایتی. آسمانی است حاوی رهایی خیایل و آزادی پرواز و خطر سیری که هر لحظه اش می تواند هم شروع و هم پایان باشد. سفری است که در آن مسیر هدف است و سرمنزلی هدف نیست. شرح بدایع هنرمندانه هنرمندان هم سفر را باید در جایی دیگر بیان کرد و از زبانی تخصصی تر، اما در اینجا تنها نصیب ما آرامش است و ستایش از هنری که اعجاز آن التیام دهنده دردهایی که گفتنشان جز با زبان هنر امکان پذیر نیست.