انتقادهای خواهرزاده جلال آل احمد

آبنما کار: خواهرزاده جلال آل احمد با انتقاد از برگزار نشدن برنامه هایی برای صدمین سالگرد تولد این نویسنده در خانه اش درباره ی ضعف بهره برداری از خانه-موزه ها می گوید.
محمدحسین دانایی در گفت و گو با ایسنا درباره ی برنامه هایی که قرار بود برای یکصدمین سالگرد تولد جلال آل احمد اجرا شود اما با گذشت بیش از سه ماه از امسال، هنوز خبری از آن نیست، اظهار داشت: خیلی ممنون که به این مساله مهم توجه فرمودید و فرصتی را فراهم کردید برای شرح برخی مشکلات و دادن برخی تذکرها به متصدیان و مسئولان امور فرهنگی جامعه، همچون خانه- موزه­ ها که بتازگی به جمع نهادهای فرهنگی کشور پیوسته ­اند و قاعدتاً می­ بایست با شادابی و سرزندگی و روحیه خوب وارد میدان می ­شدند و از ظرفیت ­های بالقوه خودشان بهره برداری کامل می کردند، ولی متأسفانه شاهد چنین کارکردی نیستیم و در حوزه برگزاری مراسم ویژه مرحوم آل ­احمد هم اقدام عملی دیده نشده و داریم فرصت ­ها را از دست می­ دهیم و می ترسم دیگر امکان جبران تأخیرها را هم نداشته باشیم.
او درباره ی برنامه اولیه این مراسم ها نیز توضیح داد: برنامه اولیه­، برگزاری یک کنگره سراسری و دعوت از کلیه افراد صاحب نظر و فعال در حوزه­ های فرهنگی کشور بود، تا مقالات و آثار در رابطه با امور هنری، خصوصاً در حوزه ادبیات معاصر را برای ستاد برگزاری مراسم بفرستند تا بعد از ارزیابی توسط هیأت علمی، برای ارائه در همایش­ ها، یا چاپ در کتاب نهایی کنگره آماده شوند. بدیهی است که مسئولیت برگزاری چنین کنگره ­ای، منطقاً می­ بایست به عهده خانه- موزه سیمین و جلال می ­بود، چون اصولاً علت و فلسفه وجودی­ این خانه- موزه، برگزاری همین گونه مراسم با همین گونه مناسبت­ هاست. به همین علت هم برنامه ­های تنظیم ­شده دراین زمینه در تاریخ ۲۸ فروردین امسال به مسئولان مربوطه در شرکت توسعه فضاهای فرهنگی که مسوول بهره برداری از این خانه- موزه است، ارائه شد تا اقدامات لازم را به عمل بیاورند، ولی متأسفانه ضعف مدیریت در بهره ­برداری از این نهاد فرهنگی موجب شده­ است که کار عملاً گرفتار تأخیر و تعویق شود.
دانایی در توضیح این مساله بیان کرد: ناتوانی مراکز و نهادهای فرهنگی، همچون خانه- موزه ­ها، سه علت اساسی دارد: علت پایه ­ای آن، کم­ بهادادن به مقوله “فرهنگ” در سطح سیاستگذاری ­ها و تصمیم­ سازی­ های کلان کشوری و در عوض، اولویت ­دادن به موضوعات سیاسی است، در صورتیکه “فرهنگ” هم عامل توسعه است و هم هدف نهایی توسعه، و اگر بخواهیم سیاست­گذاری ­ها و برنامه ریزی ­های اقتصادی، سیاسی، نظامی، آموزشی، بهداشتی و غیره ­مان دارای روح اجتماعی و چهره انسانی باشند و در خدمت مردم قرار گیرند، ناگزیریم که “فرهنگ” را در اولویت قرار دهیم و بقیه امور را در ذیل آن تعریف نماییم. مسلماً با اتخاذ این تدبیر، فرهنگمان باطراوت و پیش رونده خواهد شد و می ­تواند جامعه را از ابعاد مختلف اقتصادی و سیاسی و غیره به پیش­ براند و اهداف توسعه را محقق سازد.
وی در ادامه اضافه کرد: عامل دوم ضعف مدیریت در بهره ­برداری از اماکن فرهنگی، همچون خانه- موزه­ هاست که آن هم ناشی از علت اول، یعنی اهمیت­ ندادن به امور فرهنگی است که موجب می­ شود مدیران کارآمد و زبده علاقه ای به حضور در امور فرهنگی نداشته باشند و در نتیجه، برای تصدی امور فرهنگی، از مدیران سطح پایین ­تر استفاده می ­شود. حتی دیده شده ­است که انتصاب یک نفر به مدیریت یک نهاد فرهنگی، به عنوان نوعی تنزل رتبه اداری و تنبیه مدیریتی تلقی می ­شود.
خواهرزاده جلال اظهار داشت: عامل سوم هم فقدان یا کم­رنگ ­بودن نقش مردم و نهادهای مردمی در امور فرهنگی است، در صورتیکه فرهنگ اصالتاً، ماهیتاً و عمدتا یک پدیده مردمی است، نه دولتی و حکومتی.
او همین طور درباره ی وضعیت فعلی خانه- موزه­ های ایران اظهار داشت: من تمام خانه- موزه ­های موجود در تهران و خیلی از خانه- موزه ­های شهرستانی را از نزدیک دیده ­ام و برمبنای مشاهداتم عرض می ­کنم که خانه- موزه ­های ما عموماً یا همین الآن در وضعیت بحرانی به سر می­ برند، یا به زودی گرفتار این وضعیت خواهند شد و لازم است که نهادهای بالادستی آنها، از قبیل دولت و سازمان ­های تابعه، یا نهادهای غیردولتی، مثل شهرداری ­ها، بنیاد شهید و بنیاد مستضعفان، هرچه سریعتر به داد خانه- موزه ­ها برسند.
دانایی تصریح کرد: برای اینکه یک تصویر کلی دراین زمینه به دست بدهم، عرض می ­کنم که هم اکنون، خانه- موزه­ های ما دو وضعیت دارند: بخش عمده­ آنها به “خانه اموات” تبدیل گشته ­اند، یعنی خانه­ ای بدون روح و شادابی و نشاط و تنها محلی برای استقرار نیروهای نگهبانی و خدماتی! دسته دوم که تعدادشان کم است، ظاهراً فعال ند، ولی فعالیتشان یا اصلاً ربطی به ماهیت خانه- موزه ندارد، یا ربطش بسیار اندک و ناچیز است، یعنی بیشتر فضاها را برای کارهایی مثل آموزش نقاشی و خطاطی و کافی ­شاپ و از این قبیل فعالیت ­های صنفی و تجاری اجاره داده ­اند.
وی در ادامه اظهار داشت: فرهنگی که باید زنده، مولد، پویا و پیش­ رونده باشد تا بتواند موتور محرکه و پیش­ران جامعه باشد، الآن شبیه بیماری شده که درحال احتضار است.
دانایی در پاسخ به اینکه باید چه کرد تا وضعیت بهتر شود، اظهار داشت: تغییر پارادایم؛ آن چه را باید می ­آموختیم، آموخته ­ایم و همانطور که پس از چندین سال، متوجه اشتباهاتمان در برخی از زمینه ­ها شده ­ایم و داریم ریل­ ها را به ­تدریج تغییر جهت می دهیم، در مورد مسائل فرهنگی هم نیازمند یک بازبینی انتقادی و یک خانه ­تکانی اساسی هستیم.

منبع: