به گزارش آبنما کار، دبیر کمیته صنایع خلاق فرهنگی شورایعالی جهاد نبود نگاه دراز مدت به «فرهنگ» و هزینه زا دیدن آنرا یکی از اشکالات این حوزه خواند و تصریح کرد: کسی که مقرر است در حوزه فرهنگ کار کند باید فداکارانه و دلسوزانه این مسیر را بپیماید. پشت میزهای مدیران فرهنگی، افراد اثرگذار کمی داریم و اکثرا به علت از دست ندادن جایگاه دولتی در آن سمت مانده اند.
سجاد صالحی در قسمت اول گفتگوی تفصیلی با ایسنا، با اشاره به این که «فرهنگ» به ذات خود یک مبحث لوکس نیست، اظهار داشت: البته در زمینه هایی مثل سینما، هنرهای تجسمی، جواهرآلات، اسباب بازی و گردشگری امکان دارد جنبه های لوکس به چشم بخورد. در این موارد، امکان دارد نگاه تجمل گرایانه ای به وجود بیاید که محصولات فرهنگی را از دسترس عموم خارج کند. مثلاً همه نمی توانند ماهی یکبار به سینما بروند و از فیلمها بعنوان آثار هنری و کالاهای فرهنگی بهره گیرند. این مشکل در دیگر حوزه های فرهنگی هم دیده می شود؛ ازاین رو باید تلاش نماییم که محصولات فرهنگی برای همه قابل دسترسی باشند.
بزرگ ترین چالش مدیریت فرهنگی در کشور
او با اعلان اینکه فرهنگ و کالاهای فرهنگی در زندگی مردم جاری است، در رابطه با نگاه مدیران به فرهنگ اظهار داشت: متاسفانه چندین سال است که نگاه دولت به فرهنگ، نگاه میزبانی است. انگار مردم که خودشان در شکل گیری فرهنگ نقش دارند، میهمان هایی هستند که دولت باید برایشان فرهنگ سازی کند. این بزرگ ترین چالش مدیریت فرهنگی در کشور است. نقش مردم در تولید، فرآوری و پیشگیری از خام فروشی فرهنگی نادیده گرفته شده است. مدیر دولتی نباید فقط به دنبال فرهنگ سازی دستوری باشد، بلکه باید بسترهای لازم برای اقدامات فرهنگی مشارکتی را فراهم آورد.
منابع مختلف فرهنگی یا تغییری متناسب با نیاز روز نداشته اند یا کم شده اند و همین باعث شده است مدیران اثرگذار، دستشان در ایجاد تغییرات مثبت و پیگیری برنامه ها بسته باشد.
تسهیلگری مقدم بر میزبانی
دبیر کمیته صنایع خلاق فرهنگی شورای عالی جهاد اضافه کرد: مردم هم باید جایگاه خود در فرهنگ را ببینند و بدانند که می توانند از راه ظرفیتهای فرهنگی هم امرار معاش کنند و هم به توسعه بسترهای فرهنگی کمک کنند و جریان ساز باشند. اگر مسئولین فرهنگی نگاه خویش را از میزبانی به تسهیلگری تغییر دهند و زیرساخت های فرهنگی را توسعه دهند، فرهنگ سازی توسط مردم و حلقه های میانی شکل می گیرد.
یک ماجرای تکراری در کمیسیون فرهنگی مجلس!
او با اشاره به این که کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در این دوره به حد نصاب نرسیده است، اظهار داشت: این مورد تازگی ندارد. در ادوار گذشته مجلس هم شاهد این اتفاق بودیم، شاید در این دوره افراد ایثارگر و فداکار کمتری داریم که در این کمیسیون فعالیت کنند. کسی که مقرر است در حوزه فرهنگ کار کند باید فداکارانه و دلسوزانه این مسیر را طی نماید. چون که اصولا مساله فرهنگ برای دولت ها هزینه بر است و هر ساله منابع این حوزه محدودتر می شود. نهادهای متولی فرهنگ همیشه با چالش تأمین منابع و بودجه مواجهند.
بیشتر بخوانید:
کمیسیون فرهنگی؛ سرزمین هیچ کس!
کمبود مدیر فرهنگی اثرگذار
صالحی با اشاره به این که نگاه به فرهنگ در کشور ما مصرفی است و نه تولیدی و اقتصادی، افزود: همین نگاه نادرست سبب شده تا نهادهای متولی منفعل باشند و اثربخشی خویش را از دست بدهند. به دنبال این موضوع، عملا کاری از دست برخی نهادهای سیاست گذار همچون کمیسیون فرهنگی مجلس بر نمی آید. ما احتیاج به نمایندگانی داریم که دلسوزانه و با نگاه تحول گرایانه در این کمیسیون حضور پیدا کنند. اگر چنین نباشد، طبیعی است که کمیسیون به حد نصاب نرسد. این مشکل تنها محدود به مجلس شورای اسلامی نیست. پشت میزهای مدیران فرهنگی، افراد اثرگذار کمی داریم و اکثرا به سبب از دست ندادن جایگاه دولتی در آن سمت مانده اند.
او اشاره کرد: نگاه کلی به فرهنگ و خط مشی کلان کشور به نهادهای در رابطه با فرهنگ، مبتنی بر هزینه بر بودن این ساختار است و خلق ثروت یا حفظ زنجیره اقتصادی در آن دیده نمی گردد. به دنبال این نگاه، منابع مختلف فرهنگی یا تغییری متناسب با نیاز روز نداشته اند یا کم شده اند و همین باعث شده است مدیران اثرگذار، دستشان در ایجاد تغییرات مثبت و پیگیری برنامه ها بسته باشد. ازاین رو مدیر فرهنگی نه به رشد کافی رسیده است که ساختار خویش را از مدل هزینه بر به مدل خلق ارزش اقتصادی تبدیل کند و نه همیشه بودجه کافی داشته است تا برنامه های خویش را اجرا نماید. از طرفی این امر سبب می شود دست مدیران هم برای تغییراتی که باید اتفاق بیفتد بسته باشد چونکه
نگاه بلندمدتی به فرهنگ وجود ندارد.
لزوم تغییر نگاه دولت ها به امور فرهنگی
صالحی با تأکید بر این که راهکار برون رفت از این چالش، تغییر نگاه دولت ها به امور فرهنگی است، اظهار داشت: با این تغییر نگاه، در حوزه منابع انسانی شاغل در فرهنگ شاهد حضور افراد پرانگیزه و خلاق خواهیم بود و در سالهای آتی با چالش های اقتصادی و مشکل تأمین بودجه کمتر برخورد خواهیم داشت. مهم تر از همه، نقش سیاستگذاری نهادهایی همچون کمیسیون فرهنگی مجلس هم موثرتر خواهد شد.
دبیر رویداد ایران خلاق با اعلان اینکه اگر چالش های فرهنگی دغدغه مردم نباشند، مساله فرهنگ پیشرفتی نخواهد داشت، اظهار داشت: یکی از طریق هایی که کمک می نماید این چالش ها به شکل اساسی برطرف شود اینست که فرهنگ و معیشت با یکدیگر گره بخورند. اگر مردم بدانند که می توانند همزمان با پیگیری دغدغه های فرهنگی خود، درآمدزایی هم داشته باشند، بخش بزرگی از مشکلات این حوزه برطرف می شود و فرهنگ سازی از بخش حاکمیتی به بخش غیرحاکمیتی و مردم منتقل می شود.
«فرهنگ» چه زمانی سودآورد می شود؟
او با اشاره به این که همه صنایع فرهنگی بخشی از صنایع خلاق هستند، افزود: این زیرساخت، ارزش افزوده خویش را مبتنی بر ایده به وجود می آورد و حتی می تواند نقش رگولاتوری را ایفا کند. ازاین رو راه باید برای بخش خصوصی هموار باشد. این گونه فرهنگ دیگر هزینه بر نیست و حتی برای حاکمیت سودآوری هم دارد، به این صورت که خدمت را نهاد مردمی عرضه می دهد و حاکمیت می تواند سیاستگذاری کرده و منابع هزینه و درآمد خویش را مدیریت کند.
کسی که مقرر است در حوزه فرهنگ کار کند باید فداکارانه و دلسوزانه این مسیر را طی نماید. پشت میزهای مدیران فرهنگی، افراد اثرگذار کمی داریم و اکثرا به سبب از دست ندادن جایگاه دولتی در آن سمت مانده اند.
دبیر کمیته صنایع خلاق فرهنگی شورای عالی جهاد با تأکید بر این که صنایع فرهنگی بخشی از صنایع استراتژیک کشور محسوب می شوند، اظهار داشت: این صنایع فرهنگی هستند که قدرت انتقال پیام انقلاب اسلامی به جهانیان را دارند. ایران به لحاظ محتوای فرهنگی بسیار غنی است و اگر بتوانیم ابزارهای تولید و انتقال پیام را در بستر صنایع فرهنگی کشور طراحی و تولید نماییم، هم می توانیم از فرصت انتقال پیام ملی و دینی خود بهره مند شویم و هم از جریان اقتصادی و ارزش افزوده این صنعت استفاده نمائیم. همینطور به واسطه همین ابزارهای فرهنگی می توانیم برندینگ و هویت کشورمان را تقویت نماییم. در واقع پیام های ما باید این توانایی و جذابیت را داشته باشند که در چارچوب صنعت پوشاک، سینما، گردشگری، اسباب بازی و… به سایر نقاط جهان منتقل شوند.
صالحی افزود: حدود ۱۰ سال است که زیست بوم نوآوری و خلاقیت مبتنی بر صنایع فرهنگی بوجود آمده است، اما هنوز تا نقطه مطلوب فاصله بسیار زیادی داریم تا صنایع فرهنگی بعنوان یک صنعت استراتژیک تلقی شوند. احتیاج به زمان و کار زیاد داریم و این گشایش رخ نمی دهد، مگر این که دولت ها به جای مدیریت کردن به مبحث بسترسازی و گسترش زیرساخت ها فکر کنند.
پی نوشت: بخش دوم این گفتگوی تفصیلی یکشنبه – ۱۴ مرداد ماه منتشر می شود.